مسیر محاسبه سود اسناد خزانه
شاخصهای متفاوتی از جمله ریسک، بازده و نقدشوندگی، کیفیت سرمایهگذاری را تعیین میکنند؛ اما شاید بتوان بازدهی را مهمترین این معیارها دانست. در این شرایط، محاسبه نرخ سود مربوط به اسناد خزانه اسلامی که یکی از مهمترین ابزارهای مورد نیاز اقتصاد کشور است با اختلافهای زیادی میان کارشناسان مواجه است. هرچند برخی معتقدند باید نرخ بازدهی را به صورت ساده محاسبه کرد؛ اما بررسی اصول و تئوری مربوط به اوراق با درآمد ثابت نشان میدهد نرخ بازدهی مرکب روش صحیح و قابل استنادتری برای محاسبه نرخ سود اسناد خزانه اسلامی است.
شاخصهای متفاوتی از جمله ریسک، بازده و نقدشوندگی، کیفیت سرمایهگذاری را تعیین میکنند؛ اما شاید بتوان بازدهی را مهمترین این معیارها دانست. در این شرایط، محاسبه نرخ سود مربوط به اسناد خزانه اسلامی که یکی از مهمترین ابزارهای مورد نیاز اقتصاد کشور است با اختلافهای زیادی میان کارشناسان مواجه است. هرچند برخی معتقدند باید نرخ بازدهی را به صورت ساده محاسبه کرد؛ اما بررسی اصول و تئوری مربوط به اوراق با درآمد ثابت نشان میدهد نرخ بازدهی مرکب روش صحیح و قابل استنادتری برای محاسبه نرخ سود اسناد خزانه اسلامی است. ایراد اصلی که میتوان به روش خطی ساده وارد کرد آن است که در این روش، بازدهی سرمایهگذار در طول دوره سرمایهگذاری تغییر میکند که برای اصلاح آن به نرخ سود مرکب نیاز داریم.
علیرضا توکلی کاشی/ مدیرابزارهای نوین مالی
معصومه شهسواری/ کارشناس ابزارهای نوین مالی
فرابورس ایران
مقدمه
کیفیت سرمایهگذاری به عوامل متعددی وابسته است و شاخصهای متفاوتی به منظور ارزیابی عملکرد سرمایهگذاری تعریف شدهاند. بهعنوان مثال میتوان به شاخصهای ریسک، بازده، نقدشوندگی، تنوع و بتا اشاره کرد. در میان شاخصهای نامبرده، بازده از اهمیت بسزایی برخوردار است. زیرا بازده در ادبیات روزمره مردم بسیار مورد استفاده قرار میگیرد و معمولا فرصتهای مختلف سرمایهگذاری را بر مبنای مقایسه مقدار بازده آنها با یکدیگر مورد سنجش قرار میدهند.
در حوزه سرمایهگذاری و بهطور ویژه در حوزه اوراق بهادار بادرآمد ثابت (Fixed Income Securities)، از آنجا که در ایران، بیشتر اوراق دارای ضامن بانکی هستند و در نتیجه ریسک نکول یا عدم پرداخت آنها در سررسیدها بهطور کامل پوشش داده شده است؛ بازده، مهمترین معیار برای انتخاب اوراق توسط یک سرمایهگذار است.
با توجه به اینکه «مثال» نقش بسزایی در انتقال مطلب ایفا میکند، در این مقاله تلاش شده تا همه موضوعات تا حد امکان در قالب مثالهایی ارائه شوند.
روشهای متفاوتی برای محاسبه بازده وجود دارد. سادهترین روش، استفاده از فرمول بازده ساده است. همانطور که در فرمول زیر مشاهده میشود، اختلاف قیمت خرید و فروش نسبت به قیمت خرید سنجیده میشود:
شخصی را در نظر بگیرید که در ابتدای سال در اوراقی با ارزش اولیه ۱۰۰ تومان سرمایهگذاری کرده است. چنانچه ارزش این سرمایهگذاری در پایان سال اول ۱۱۰تومان و در پایان سال دوم ۱۳۲ تومان باشد، طبق فرمول فوق به سادگی میتوان بازده وی را در هر دوره محاسبه کرد.
اگر کمی به این مثال دقت کنیم متوجه میشویم که مجموع بازده دو دوره متوالی فوق، 30 درصد بهدست میآید اما از طرف دیگر به نظر میرسد با توجه به رشد مثالهایی از محاسبه درصد سود یا زیان مثالهایی از محاسبه درصد سود یا زیان قیمت از 100 به 132 واحد، بازده کل دوره باید رقم 32 درصد باشد!
علت این موضوع، این است که مقدار دارایی در اول هر دوره برابر مقدار دارایی در پایان دوره قبل است و بنابراین اصل و سود دارایی در پایان هر دوره وارد دوره بعد میشود و به اصل و سود منتقلشده از دوره قبل مجددا سود تعلق میگیرد.
این ماهیت فرمول بازده است، زیرا مثلا در نمونه فوق و در ابتدای دوره دوم نمیتوانیم مقدار 110 واحد را به دو رقم 100 بهعنوان اصل مبلغ و 10 واحد بهعنوان سود دوره قبل، تجزیه کنیم و کل مبلغ 110 واحد بهعنوان مقدار اولیه سرمایهگذاری وارد دوره دوم میشود.
اما موضوع فوق به معنای وجود اشکال در محاسبه بازده نیست! زیرا بازده صحیح هریک از دورههای فوق به ترتیب 10 درصد و 20 درصد است، اما بازده کل دوره رقم 30 درصد نیست و مقدار صحیح بازده کل دوره 32 درصد است.
در ادبیات مالی، برای محاسبه برآیند بازده کل دو یا چند دوره متوالی از فرمول ترکیب بازده یا بازده مرکب (Compound Return) استفاده میشود.
مساله فوق که در ادبیات مالی بسیار حائز اهمیت است به این نکته اشاره دارد که جمع جبری بازده، برای محاسبه بازده کل چند دوره متوالی صحیح نیست و برای محاسبه برآیند بازده چند دوره متوالی باید از ترکیب بازده و فرمول بازده مرکب استفاده کرد.
دو ورقه بهادار در دست داریم که قیمت هر دو ورقه در ابتدای سال ۱۰۰ واحد و در پایان سال نیز قیمت آنها به ۱۲۰ واحد خواهد رسید. آن طور که از صورت سوال قابل درک است، بازده هر دو ورقه ۲۰ درصد است. در جدول زیر با توجه به قیمت ماه ششم، بازده دو دوره محاسبه شده است:
مثال فوق، به خوبی نشان میدهد که جمع جبری نه تنها بازدهی متفاوت با مقدار واقعی بازده کل دوره (20 درصد) به دست میدهد، بلکه مقدار آن به نوسان قیمتهای طی دوره نیز وابسته است.
اگر مقدار بازده اوراقی مشخص باشد، چگونه میتوانیم قیمت آن را در زمانهای مختلف محاسبه کنیم و فرمول صحیح قیمتگذاری اوراق با درآمد ثابت (Fixed Income Pricing) چگونه باید باشد؟ هدف از ارائه این بخش در این مقاله، تاکید بر محاسبات سود مرکب و بیان نقایص محاسبات سود بر مبنای فرمولهای ساده و خطی است.
اوراقی با قیمت اسمی 1،000،000ریال و نرخ سود 20 درصد که یک بار در سال سود پرداخت میکند را در نظر بگیرید.
این اوراق دارای سود روزشماری خواهد بود. یک راه ساده برای محاسبه سود روزشمار این اوراق، تقسیم سود سالانه بر تعداد روزهای سال است:
بنابراین جدول شماره ۱ سود روزشمار و قیمت این اوراق به همراه نرخ رشد قیمت اوراق در روزهای مختلف سال به ترتیب زیر بهدست خواهد آمد:
روش فوق که به روش خطی ساده معروف است، باوجود سادگی محاسبات، یک ایراد اساسی دارد و آن عدم ثبات نرخ رشد قیمت در طول سال، بهرغم ثابت بودن مقدار سود روزانه است! اگر به ستون نرخ رشد قیمت روزانه دقت شود، کاهش تدریجی نرخ رشد روزانه به وضوح مشاهده میشود.
علت کاهش تدریجی نرخ رشد روزانه، افزایش مخرج کسر بازده است. زیرا با گذشت زمان و تجمیع سودهای روزشمار، قیمت اوراق به تدریج افزایش یافته و مخرج کسر بازده بزرگتر میشود و در نتیجه مقدار بازده یا نرخ رشد روزانه کاهش مییابد.
بازدهی شخصی که در روزهای اول سال در این اوراق سرمایهگذاری میکند بیشتر از فردی است که در روزهای پایانی سال این اوراق را نگهداری میکند. زیرا مبلغ سرمایهگذاری در این ایام متفاوت است، کسب عایدی ثابت ۵۴۸ ریال در روز اول نسبت به مبلغ سرمایهگذاری ۱.۰۰۰.۰۰۰ ریال و در روز دوم با مبلغ ۱.۰۰۰.۵۴۸ ریال سنجیده میشود. با رشد تدریجی قیمت، مخرج کسر بازده افزایش مییابد، این در حالی است که صورت کسر رقم ثابت ۵۴۸ ریال است؛ بنابراین طبیعی است که مقدار بازده روزانه کاهش یابد. استفاده از روشی که در آن مقدار سود در طول دوره ثابت فرض شده باشد، نمیتواند روش صحیحی برای قیمتگذاری اوراق با درآمد ثابت باشد، زیرا نرخ بازده آن در طول دوره یکنواخت نبوده و به تدریج و با گذشت زمان، کاهش خواهد
چنانچه قیمتگذاری در بازار به این شیوه انجام شود، سرمایهگذاران آگاه تلاش میکنند تا اوراق را صرفا در روزهای ابتدایی هر دوره خریداری کرده و در اواسط دوره و قبل از کاهش نرخ بازده، آن را با اوراق دیگری تعویض کنند.
روش خطی ساده، روش مناسبی برای قیمتگذاری اوراق و محاسبه سود روزشمار نیست. زیرا سرمایهگذار انتظار دارد در صورت ثبات شرایط و ثابت بودن نرخ سود، بازده وی در طول دوره سرمایهگذاری ثابت باشد. به عبارت دیگر مستقل از اینکه در روز اول در این اوراق سرمایهگذاری شود یا در روز آخر، بازده به دست آمده باید مقدار ثابتی باشد.
اما سوالی که مطرح میشود این است که در این مثال، قیمت روزانه اوراق، چه رقمی است تا نرخ بازده در تمام روزهای سال برابر باشد؟
با استفاده از فرمول قیمتگذاری مرکب، قیمت روزانه را محاسبه میکنیم. برای مثال قیمت این اوراق در پایان روز اول برابر خواهد بود با:
همانگونه که در جدول ۲ مشخص است، در این مدل قیمتگذاری، نرخ رشد روزانه در تمام طول سال ثابت است اما مقدار سود روزانه بهصورت تدریجی افزایش یافته است و با توجه به رشد تدریجی قیمت، افزایش تدریجی مقدار سود روزانه نیز کاملا طبیعی و در حد انتظار است.
همانطور که در این جدول نیز مشاهده میشود، با استفاده از روش قیمتگذاری مرکب، قیمتها به نحوی تعیین میشوند تا بازده سرمایهگذاری در تمام طول عمر اوراق بهصورت همگن تخصیص یابد.
بنابراین فرمول قیمتگذاری مرکب تضمین میکند که قیمتهای روزانه به نحوی محاسبه خواهند شد که نرخ رشد روزانه در طول دوره ثابت بماند. این موضوع در بازارهای مالی از اهمیت بسزایی برخوردار است زیرا سرمایهگذاران مختلف مستقل از تاریخ انتشار، تاریخ سررسید یا تاریخ پرداخت کوپن سود، بر مبنای نرخ بازده (و ریسک) اوراق، اقدام به انتخاب و سرمایهگذاری در اوراق میکنند و مدل قیمتگذاری باید به نحوی باشد که ثبات نرخ سود طی دوره را تضمین کند، به گونهای که نرخ سود همواره همگن باشد.
البته همانطور که میدانیم، قیمت اوراق بهادار در بازارهای مالی، علاوه بر نرخ سود اسمی، به دو عامل مهم دیگر هم وابسته هستند: نرخ سود مورد انتظار بازار و میزان ریسک اوراق و ناشر آن. محاسبات فوق، با فرض ثبات شرایط و یکسان بودن نرخ سود اسمی اوراق و نرخ سود مورد انتظار بازار انجام شده است. در شرایطی که پارامترهای فوق نیز وارد محاسبات شوند، میتوان ثابت کرد که مدل قیمتگذاری اوراق تغییر نخواهد کرد و همین فرمول قیمتگذاری مرکب، صرفا با تغییر مقدار R (نرخ بازده سالانه) مجددا بهکار گرفته خواهد شد.
در بازارهای مالی، نرخ سود مورد انتظار بهعنوان یک متغیر کلیدی در جریان معاملات روزانه و با توجه به قیمت انواع اوراق بهادار کشف میشود. نرخ بازده تا سررسید، نرخی است که در صورت نگهداری اوراق تا زمان سررسید، برای دارنده آن محقق خواهد شد. با توجه به تفاوت فاصله تا سررسید اوراق مختلف و به منظور مقایسه این نرخ در مورد اوراق مختلف، این نرخ بهصورت سالانه محاسبه شده و اعلام میشود. از آنجا که تاریخ سررسید اوراق و همچنین مبلغ قابل پرداخت در سررسید هر اوراقی ثابت است، بنابراین، نرخ بازده تا سررسید تنها تابع قیمت روز اوراق در بازار خواهد بود و هیچ مؤلفه دیگری در آن تاثیرگذار نخواهد بود. به همین دلیل این نرخ در بازارهای مالی محاسبه شده و بهصورت عمومی کنش داده میشوند. بر خلاف بازده دوره نگهداری (HPR: Holding Period Return) که شاخصی گذشتهنگر است و نرخ بازده را در گذشته نشان میدهد،
اوراقی را که مبلغ اسمی آن ۱.۰۰۰.۰۰۰ ریال و دارای سود سالانه ۲۰ درصد است و کل سود نیز در پایان سال به سرمایهگذار پرداخت میشود در نظر بگیرید. در اواسط سال ( در روز صدوهشتادویکم) و در زمانی که ۱۸۴ روز تا سررسید آن باقی مانده است، قیمت این اوراق ۱.۰۹۴.۶۲۵ ریال خواهد بود. نرخ بازده تا سررسید این اوراق در روز صدوهشتادویکم چقدر است؟
قبل از پاسخ به این سوال، اجازه دهید با استفاده از همین فرمول و برای تمام روزهای سال و مطابق مثالهایی از محاسبه درصد سود یا زیان قیمت روزانه محاسبه شده در جدول 2 نرخ بازده تا سررسید را در جدول شماره 3 محاسبه کنیم:
در کمال تعجب مشاهده میکنیم، باوجود ثبات نرخ رشد روزانه، نرخ بازده تا سررسید ثابت نبوده و با نزدیک شدن به سررسید به تدریج کاهش یافته است. فرمول نرخ بازده تا سررسید سالانه ساده، فقط در روز اول دوره یکساله، رقم صحیح 20 درصد را بهدست خواهد داد و در بقیه ایام سال به تدریج کاهش خواهد یافت و در فاصله یک روز تا سررسید، رقم 24/ 18 درصد را بهدست خواهد داد!
حال چنانچه با این فرمول، نسبت به محاسبه بازده تا سررسید اوراق در روزهای مختلف سال اقدام کنیم، نتایج جدول شماره 4 به دست خواهد آمد.
همانطور که در جدول شماره 4 مشاهده میشود، نرخ بازده تا سررسید با فرمول مرکب در طول سال ثابت بوده و همواره رقم 20درصد که نرخ سود سالانه اوراق بوده است را نشان میدهد.
فرمول فوق در حقیقت همان فرمول بازده تا سررسید ساده است، که پیشتر ارائه شد، برخی بورسهای دنیا نیز از این فرمول برای محاسبه بازده تا سررسید استفاده میکنند. فرمول فوق، یک تناسب ساده ریاضی است. اما علت استفاده از این فرمول چیست؟
یکی از دلایل استفاده از فرمول بازده تا سررسید ساده، سادگی محاسبات و استفاده از یک تناسب ساده به جای استفاده از فرمولهای تواندار است.
اما یک دلیل مهم تر این است که از نظر ریاضی میتوان نشان داد،اگر %5 >r باشد، حداکثر خطای فرمول تقریبی فوق برای دوره زمانی کمتر از یک سال، کمتر از 12/ 0 درصد ( معادل 0012/ 0) خواهد بود؛ بنابراین نتیجه آن با تقریب خوبی قابل قبول خواهد بود.
اگر فاصله تا سررسید دقیقا یک سال باشد، (t=365) هر دو فرمول عدد یکسانی را نشان میدهند، اما اگر فاصله تا سررسید، کمتر یا بیشتر از یک سال باشد، نتایج این دو فرمول از هم فاصله خواهند گرفت.
در جداول زیر مقادیر مختلف بازده در قیمتهای مختلف و در دو حالت فاصله تاسررسید 60 و 180 روزه نشان داده شده است.
همانگونه که در جداول فوق مشاهده میشود، در نرخهای بالا، تفاوت نرخ YTM و نرخ بازده تا سررسید تقریبی به تدریج زیاد میشود.
بنابراین در کشورهایی مانند ایران که نرخ سود بسیار بالاتر از 5 درصد قرار دارد، استفاده از فرمول نرخ بازده تا سررسید مرکب پیشنهاد میشود.
گروه حسابداری دانشگاه باختر ایلام
حسابداري سرمايهگذاري در سهام و ساير اوراق بهادار شركت: حسابداری میانه
حسابداري سرمايهگذاري در سهام و ساير اوراق بهادار شركت:
موضوعات اساسي در ارتباط با سرمايهگذاريها عبارتند از:
1- طبقهبندي سرمايهگذاريها2- ارزشيابي و شناسايي درآمد سرمايهگذاريها 3- افشاي كامل سرمايهگذاريها.
1- طبقهبندي سرمايهگذاريها:
به طور كلي سرمايهگذاريهاي انجام شده توسط شركتها براساس نيت و هدف مديريت درتاريخ تحصيل سرمايهگذاري به سه گروه كلي زير طبقهبندي ميشوند:
الف) سرمايهگذاري در اوراق بهادار قابل داد و ستد:
اين گونه اوراق به اوراقي گفته ميشوند كه هدف مديريت از خريد آنها فروش مجدد آنها در آينده نزديك ميباشد و شركت قصد ندارد اين گونه اوراق را براي يك مدت طولاني نگهداري كند. معمولاً نيت و هدف مديريت از تحصيل اين گونه سرمايهگذاريها كسب سود ناشي از افزايش قيمت اوراق در بازار بورس ميباشد.
ب: اوراق بهادار آماده براي فروش:
به اوراقي گفته ميشود كه هدف و نيت مديريت از خريد آنها قصد نگهداري آنها براي آينده قابل پيشبيني ميباشد. به طور كلي اين گونه اوراق به اوراقي گفته ميشوند كه نه تحت عنوان اوراق قابل داد و ستد و نه تحت عنوان اوراق بهاداري كه تا تاريخ سررسيد نگهداري نميشوند طبقهبندي ميكردند.
ج: اوراق قرضهاي كه تا تاريخ سررسيد نگهداري ميشود:
به اوراقي گفته ميشود كه مديريت شركت تصميم ميگيرد آنها را تا تاريخ سر رسيد نگهداري نمايد و به ندرت پيش ميآيد كه اين گونه اوراق را قبل از تاريخ سررسيدشان سند به فروش برسانند.
] ارزشيابي و شناسايي درآمد سرمايهگذاري:
به طور كلي درآمد حاصل از سرمايهگذاري در اوراق بهادار به عنوان سود سهام و يا سود تضمين شده و يا سود و زيان ناشي از فروش سرمايهگذاريها را بايستي در دفاتر شناسايي و ثبت نمايند. و در صورت سود و زيان همان سال نيز گزارش گردد. اما طبق استانداردهاي جيد حسابداري شركتها ملزم هستند سود و زيان تحقق نيافته بعضي از سرمايهگذاريها را كه ناشي از نگهداري آنها ميباشد شناسايي و ثبت نمايند. به طور خلاصه عمليات ناشي از ارزشيابي و شناسايي درآمد سرمايهگذاريها به تفكيك سرمايهگذاريها در ذيل توضيح داده ميشود:
الف) اوراق بهادار قابل داد و ستد:
اين گونه اوراق در تاريخ ترازنامه بايستي به ارزش متعارف روز يا بازار شناسايي گزارش گردد. هرگونه سود يا زيان تحقق نيافته ناشي از نگهداشت اين گونه اوراق در صورت سود و زيان گزارش ميشود.
ب: اوراق بهادار آماده براي فروش:
اين گونه اوراق نيز بايستي در تاريخ ترازنامه به ارزش متعارف ارزشگذاري شود و هرگونه سود يا زيان تحقق نيافته ناشي از نگهداشت اين اوراق در قسمت حقوق صاحبان سهام ترازنامه گزارش ميشود.
ج: اوراق قرضهاي كه تا سررسيد نگهداري ميشود :
اين گونه اوراق در تاريخ ترازنامه بايستي به ارزش دفتري (ارزش اسمي + هرگونه صرف - هرگونه كسر) شناسايي شود. پس اين گونه اوراق را نبايستي به ارزش متعارف اندازهگيري كرد.
سود تحقق نيافته: سود ناشي از نگهداشت
سود تحقق يافته: سود ناشي از فروش
موضوعات اساسي در ارتباط با سرمايهگذاريها:
- ارزشيابي و شناسايي
- افشاء كامل سرمايهگذاري
طبق اصل بهاي تمام شده كليه سرمايهگذاريها بايستي به بهاي تمام شده ثبت گردند. منظور از بهاي تمام شده قيمت نقدي خريد سرمايهگذاريها + هزينههاي جانبي آنها شامل ماليات نقل و انتقال، حقالزحمه كارگذار و . . . ميباشد.
هزينههاي جانبي + قيمت نقدي خريد: ب.ت
ب.ت - ارزش متعارف: سود تحقق نيافته
شركت الف سرمايهگذاريهاي زير را در نتايج اول مهرماه x 1 انجام داده است:
1- خريد 1000 سهم از سهام عادي شركت ب به مبلغ هر سهم 2000.
2- خريد 2000 سهم از سهام ممتاز 10% شركت ج به مبلغ هر سهم 5000 كه 50 هزار ريال براي تحصيل سهام ممتاز، هزينههاي كارگذاري پرداخت شد.
مطلوبست ثبتهاي مربوط به تحصيل سرمايهگذاري
نيت مديريت از تحصيل اين گونه سرمايهگذاريها فروش آنها در آينده نزديك ميباشد.
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار قابل داد و ستد - سهام عادي ب 000/000/2
000/000/2 = 1000 × 000/2
000/000/10 = 5000 × 2000
000/050/1 = 50 + 000/000/10
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار قابل داد و ستد - سهام ممتاز ج 000/050/10.
* شركت ماهان اوراق بهادار زير را طي سال 85 تحصيل كرده است:
الف) تعداد 220 سهم عادي شركت آلفا نقداً به قيمت هر سهم 6000 ريال خريداري شد. هزينههاي كارگذاري و نقل و انتقال به مبلغ 30000 ريال توسط شركت ماهان پرداخت گرديد.
ب) تعداد 1000 سهم از سهام ممتاز شركت بتا در معاوضه با زمين تحصيل گرديد.
ارزش نقدي زمين 000/000/3 ريال است و ارزش متعارف آن طبق نظر كارشناس 000/4500 ريال بود. هزينههاي كارگذاري و انتقال سهام به مبلغ 000/100 ريال توسط شركت ماهان پرداخت گرديد.
در ضمن نيت مديريت از تحصيل اين گونه اوراق نگهداري آنها در آينده قابل پيشبيني ميباشد.
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار آماده براي فروش - سهام عادي شركت آلفا 000/350/1
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار آماده براي فروش - سهام ممتاز شركت بتا 000/100/5
-سود ناشي از تحصيل سرمايهگذاري 000/100/2
ارزش متعارف سهام قابليت بيشتري نسبت به ارزش متعارف زمين دارد.
اطلاعات مربوط به سرمایه گذاری های کوتاه مدت شرکت گلنوش که به عنوان سریع المعامله در بازارر تلقی شده وبه ارزش بازار ارزیابی میشوند در پایان سال 1×13 اولین سال سرمایه گذاری به شرح زیر است :
بهای تمام شده ارزش بازار
شرکت بهنوش 250000 240000
شرکت گلنوش 400000 430000
مطلوب است ثبت لازم در دفتر روزنامه در تاریخ 1×13 .
تعدیل ارزش سرمایه گذاری در سهام شرکت گلنوش 30000
تعدیل ارزش سرمایه گذاری در شرکت بهنوش 10000
درامد حاصل از سرمایه گذاری 20000
توجه به اطلاعات مثال بالا چنانچه سرمایه گذاری در سهام شرکت گلنوش در تاریخ 24/2/ 1×13 به مبلغ 420000 ریال به فروش برسد مطلوب است انجام ثبت لازم در دفتر روزنامه .
زیان حاصل از فروش سرمایه گذاری 10000
وجوه نقد 420000
سرمایه گذاری در شرکت گلنوش 400000
تعدیل ارزش سرمایه گذاری در سهام شرکت گلنوش 30000
شرکت ونوس در 15/2/1×13 تعداد 3000 سهام عادی شرکت اروم دشت و4000 سهم ممتاز شرکت ارس را یکجا به مبلغ 19300000 ریال خریداری نمود ومبلغ 200000 ریال نیز بابت کمیسیون خرید پرداخت نمود .
در تاریخ خرید ارزش هر سهم رکت اروم دشت 4000 ریال وهر سهم رکت ارس 3000 ریال بوده است مطلوب است تخصیص بهای تمام شده سهام خریداری شده براساس روش ارزش نسبی فروش؟
قیمت تمام شده سرمایه گذاری = 19500000=200000+19300000
نوع سهام تعدادخرید قیمت بازارهرسهم
سهام عادی ارم دشت 3000 4000
سهام ممتاز ارس 4000 2000
ارزش بازار سهام نسبت تحصیل بهای تمام شده
12000000 60% 11700000
8000000 40% 7800000
2000000 100% 19500000
قیمت تمام شده سهام اروم دشت 11700000=60%*19500000
قیمت تمام شده سهام ممتاز ارس 7800000=40%*19500000
استهلاك انباشته - ب.ت: ارزش دفتري
* شركت بامداد 000/4 سهم از سهام عادي شكرت گرگان را در تاريخ 2/1/85 به قيمت هر سهم 3000 ريال تحصيل كرد. شركت بامداد با توجه به ميزان سرمايهگذاري نميتواند در شركت گرگان نفوذ داشته باشد. مديريت شركت بامداد در نظر دارد سهام را براي مدت طولاني نگهداري كند.
قيمت بازار هر سهم در پايان سال 85 مبلغ 1700 ريال بود. مطلوبست ارائه ثبتهاي مربوط به سرمايهگذاري در شركت گرگان در دفاتر شركت بامداد.
چگونگي گزارشگري و انعكاس مانده حساب سرمايهگذاري را در صورتهاي مالي شركت بامداد توضيه دهيد.
- آماده براي فروش
- آماده براي فروش
- نگهداشته تا تاريخ سررسيد
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار آماده براي فروش - سهام عادي شركت گرگان 000/000/12
000/800/6 = 4000 × 1700
000/5200 = 000/800/6 - 000/000/12
-زيان تحقق نيافته 000/200/5
-حساب ارزشيابي 000/200/5
شركت سهام بامداد
سرمايهگذاري دراوراق بهادار آماده براي فروش - سهام گرگان 000/000/12
حساب ارزشيابي 000/200/5
ارزش متعارف 000/800/6
حقوق صاحبان سهام:
زيان تحقق نيافته ناشي از سرمايهگذاري در اوراق بهادار براي فروش - سهام گرگان
· شركت ماهر 2000 سهم از سهام عادي شركت ميهم را در تاريخ 1/8/85 به قيمت هر سهم 1000 ريال تحصيل نمود و بابت هزينههاي كارگذاري و انتقال مبلغ 000/30 ريال پرداخت كرد. شركت ماهر سهام را به قصد فروش در آينده نزديك و استفاده از سود ناشي از تغيير حقيقتها خريداري نموده است. شركت ماهر همچنين 8000 سهم از سهام عادي شركت نارگان را در تاريخ 10/10/85 به قيمت هر سهم 1800 ريال خريداري و مبلغ 000/200 ريال بابت هزينههاي انتقال و حقالزحمه كارگزار پرداخت كرد. شركت ماهر در نظر دارد سهام نارگان را براي آينده قابل پيشبيني نگهداري نمايد. حقيقت بازار سهام در پايان سال 85 به شرح زير است.
شركت ميهن 1300 ريال. شركت نارگان 1600 ريال
مطلوبست طبقهبندي سهام تحصيل شده تحت عنوان اوراق بهادار قابل داد و ستد يا اوراق بهادار آماده براي فروش.
ثبت تحصيل سرمايهگذاري و هرگونه تعديلات پايان سال 85 در دفاتر شركت ماهر نحوه انعكاس و گزارشگري سود و زيان تحقق نيافته در صورتهاي مالي شركت ماهر نحوه انعكاس و گزارشگري حساب سرمايهگذاري در سهام شركت ميهن و شركت نارگان در صورتهاي مالي شركت ماهر.
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار قابل داد و ستد - سهام ميهن 000/030/2
-سرمايهگذاري در اوراق بهادار آماده براي فروش سهام نارگان 000/600/14
-ح ارزشيابي سهام ميهن 000/570
-سود تحقق نيافته 000/570
-زيان تحقق نيافته - سهام نارگان 000/800/1
-حساب ارزشيابي 000/800/1
000/570 = 030/2 - 000/2600
زيان 000/800/1 = 000/600/14 - 000/800/12
صورت سود و زيان
سود تحقق نيافته ناشي از اوراق بهادار قابل داد و ستد - سهام ميهن 000/570
سرمايهگذاري در اوراق بهادار آماده براي فروش
سهام نارگان 000/600/14
- ح ارزشيابي 000/800/1
ارزش متعارف سهام نارگان 000/800/12
سرمايهگذاري در اوراق بهادار - داد و ستد
سهام ميهن 000/030/2
+ ح ارزشيابي 000/570
ارزش متعارف سهام ميهن 000/2600
ح-ص-س: زيان تحقق نيافته ناشي از سرمايهگذاري در اوراق بهادار آماده براي فروش - سهام نارگان 000/800/1
با توجه به اطلاعات مثال قبل فرض كنيد شركت ماهر سهام شركت ميهن و نارگان را تا پايان سال x 6 نگهداري كرده و قصد مديريت شركت ماهر از لحاظ نگهداري سرمايهگذاري تغيير نكرده است.
قيمت بازار سهام در پايان سال x 6 به شرح زير است:
هر سهم شركت ميهن 1700 ريال
هر سهم شركت نارگان 2500 ريال
مطلوبست ثبت هرگونه تعديلات لازم به تاريخ پايان سال x 6 در دفاتر شركت ماهان.
حسابداری نوین
تفاوتهای بین اقلام استثنایی و اقلام غیر مترقبه
اقلامی با اهمیت است که منشأ آن رویدادها یا معاملاتی میباشد که در چارچوب فعالیتهای عادی شرکت واقع میگردد و به منظور ارائـه تصویری مطلوب، افشای جداگانه آنها، منفرداً یا در صورت تشابه نوع، در مجموع، به لحاظ استثنایی بودن ماهیت یا وقوع ضرورت مییابد.
اقلام استثنایی باید در محاسبه سود یا زیان فعالیتهای عادی منظور شود . مبلغ هر قلم استثنایی (منفرداً یا در صورت تشابه نوع، در مجموع) باید به طور جداگانه و ترجیحاً در متن صورت سود و زیان تحت سرفصل درآمد یا هزینه مربوط منعکس گردد . اعم از اینکه انعکاس این اقلام در متن صورت سود و زیان یا در یادداشتهای توضیحی صورت گیرد، این اقلام باید بهعنوان اقلام استثنایی قابل تشخیص باشد و اینگونه تصریح گردد . شرح مناسبی در مورد هر یک از اقلام استثنایی جهت درک ماهیت این اقلام ضروری است.
تعریف فعالیتهای عادی: فعالیتهای معمول، تکرار شونده یا منظم واحد تجاری (فعالیتهای تجاری) و همچنین فعالیتهای مرتبطی است که به تبعیت و در جهت پیشبرد فعالیتهای فوق یا درنتیجه آنها توسط واحد تجاری انجام میشود. چنانچه وقوع برخی رویدادها، صرف نظر از ماهیت غیر معمول یا تناوب آن، در محیط حاکم بر عملیات واحد تجاری (اعم از اقتصادی، مقرراتی، جغرافیایی و غیره) مورد انتظار باشد، آثار آنها بر عملیات واحد تجاری در زمره فعالیتهای عادی تلقی میشود.
نمونه اقلامی که ممکن است درصورت با اهمیت بودن، استثنایی تلقی شود عبارت است از:
الف. زیانهای ناشی از بلایای طبیعی در مناطقی که وقوع آنها بهطور متناوب انتظار میرود.
ب . هزینههای اخراج دسته جمعی کارکنان شاغل در بخشهای فعال واحد تجاری.
ج . هزینههای تجدید سازمان.
د . به هزینه بردن داراییهای نامشهود خارج از فرایند استهلاک.
ﻫ . زیان انتقال صنایع مزاحم به خارج از محدوده شهرها، طبق مقررات جاری. و . کمکهای بلاعوض غیرسرمایهای دریافتی و کمکهای بلاعوض پرداختی.
ز . سود یا زیان فروش داراییهای ثابت مشهود و سرمایهگذاریهای بلندمدت.
ح . سود یا زیان فروش یا توقف عملیات یک بخش از واحد تجاری.
ط . هزینههای غیرمعمول مربوط به مطالبات مشکوکالوصول و کاهش ارزش موجودی مواد و کالا.
ی . ذخیرههای غیرمعمول برای زیانهای ناشی از پیمانهای بلندمدت.
ک . وجوه مازاد ناشی از حل و فصل ادعای خسارت از شرکتهای بیمه.
ل . هزینههای جذب نشده ناشی از عدم دستیابی به ظرفیت معمول (عملی) مورد انتظار و ضایعات غیرعادی.
م . سود یا زیان ناشی از حل و فصل دعاوی برله یا علیه شرکت.
*اقلام غیر مترقبه:
اقلامی با اهمیت و بسیار غیر معمول است که منشأ آن رویدادهایی خارج از فعالیتهای عادی شرکت میباشد و انتظار نمیرود به طور مکرر یا منظم واقع شود؛سود یا زیان اقلام غیر مترقبه و مالیات مربوط باید به طور جداگانه در صورت سود و زیان پس از سود یا زیان ناشی از فعالیتهای عادی نشان داده شود.
سهم سهامداران اقلیت از سود یا زیان غیر مترقبه نیز باید مثالهایی از محاسبه درصد سود یا زیان زیر صورت سود و زیان تلفیقی افشا شود.
ارائـه شرح مناسبی در یادداشتهای توضیحی در مورد هریک از اقلام غیر مترقبه جهت درک ماهیت این اقلام ضروری میباشد. طبقهبندی اقلام به عنوان غیرمترقبه به شرایط خاص هرمورد بستگی دارد. به علت تفاوت در فعالیتهای عادی، آنچه برای یک واحد تجاری غیر مترقبه است، لزوماً برای واحد تجاری دیگر غیرمترقبه نیست. اقلام غیرمترقبه بسیار نادر است، زیرا مربوط به رویدادهایی بسیار غیر معمول میباشد که خارج از فعالیتهای عادی واحد تجاری رخ میدهد و انتظار نمیرود به طور مکرر یا منظم واقع شود. با توجه به ملاحظات فوق، سودها یا زیانهای ناشی از مواردی از قبیل بلایای طبیعی (مانند زلزله و سیل) و مصادره داراییها را در صورت با اهمیت بودن، میتوان به عنوان مثالهایی از اقلام غیر مترقبه ذکر کرد.
درآمدها و هزینههایی که منشأ آن رویداد غیرمترقبه واحدی باشد، تشکیل دهنده یک قلم غیرمترقبه واحد است و باید ادغام شود و به عنوان اقلام غیرمترقبه در صورت سود و زیان منظور گردد.
اثر مالیاتی اقلام غیرمترقبه: اثر مالیاتی اقلام غیر مترقبه باید از طریق مقایسه مالیات سود یا زیان ناشی از فعالیتهای عادی بدون احتساب اقلام غیر مترقبه و مالیات سود یا زیان سال مالی (پس از اقلام غیر مترقبه) تعیین گردد. هرگونه اضافه یا کسر مالیات ناشی از مقایسه فوق باید به اقلام غیر مترقبه نسبت داده شود. این روش تضمینکننده این امر است که در هر سال محاسبه مالیات مربوط به سود یا زیان ناشی از فعالیتهای عادی به وجود یا عدم وجود اقلام غیر مترقبه بستگی نداشته و ارقام حاصلشده در هر دو حالت یکسان باشد.
حسابداری و حسابرسی
جداگانه ارائه نمايد و چنين اطلاعاتي نبايد در صورتهاي مالي تلفيقي ارائه شود.
4 . ساير واحدهاي تجاري، در صورت افشاي سود هر سهم، بايد مبلغ آن را براساس اين استاندارد
محاسبه و افشا كنند.
استاندارد حسابداري شماره 30
5 . اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است:
تجاري پس از كسر كليه بدهيهاي آن است.
ابزار مالكانه : هر قراردادي كه معرف وجود حقوق باقيمانده نسبت به داراييهاي واحد
بالقوه به سهام عادي مي باشد.
تقليل : كاهش در سود هر سهم يا افزايش در زيان هر سهم با فرض تبديل سهام عادي
سهام عادي : ابزار مالكان ه اي است كه حقوق مترتب بر آن مؤخر بر ساير ابزارهاي مالكانه
سهام عادي بالقوه : قراردادي كه دارنده آن از حق تملك سهم عادي برخوردار است.
صاحبان سهام عادي : دارندگان سهام عادي واحد تجاري يا واحد تجاري اصلي در گروه.
بالقوه به سهام عادي مي باشد.
ضدتقليل : افزايش در سود هر سهم يا كاهش در زيان هر سهم با فرض تبديل سهام عادي
6 . اصطلاح ”سود هر سهم“ در عنوان و متن استاندارد، با ف رض سودآور بودن عمليات
واحدهاي تجاري انتخاب شده است، لذا در مواردي كه عمليات واحد تجاري منجر به
زيان گردد، اصطلاح ”زيان هر سهم“ جايگزين مي شود.
7 . اوراق مشاركت قابل تبديل به سهام عادي و حق تقدم خريد سهام نمونه هايي از سهام
عادي بالقوه هستند.
سود پايه هر سهم
8 . واحد تجاري بايد مبالغ سود پايه هر سهم را بر اساس سود خالص يا زيان قابل انتساب به
صاحبان سهام عادي محاسبه نمايد.
9 . سود پايه هر سهم بايد با تقسيم سود خالص يا زيان قابل انتساب به صاحبان سهام عادي بر
ميانگين موزون تعداد سهام عادي طي دوره محاسبه شود.
استاندارد حسابداري شماره 30
10 . هدف سود پايه هر سهم، ارائه شاخصي براي اندازه گيري منافع هر سهم عادي از عملكرد
واحد تجاري طي دوره گزارشگري است.
11 . ميانگين موزون تعداد سهام عادي طي دوره، به منظور انعكاس تغييرات در مبلغ سرمايه
سهامداران عادي ناشي از تغيير تعداد سهام بكارگرفته مي شود. ميانگين موزون تعداد سهام
عادي طي دوره برابر است با تعداد سهام عادي موجود در ابتداي دوره و تغييرات سهام
عادي طي دوره كه با استفاده از عامل وزني زمان تعديل مي شود. عامل وزني زمان، نسبت
تعداد روزهاي درجريان بودن سهام به مجموع تعداد روزهاي دوره است.
12 . در تعيين ميانگين موزون تعداد سهام عادي در شركتهاي سهامي عام، تاريخ ثبت افزايش
سرمايه در مرجع ثبت شركتها ملاك عمل قرار مي گيرد. در ساير واحدهاي تجاري، زمان
منظور كردن سهام عادي با توجه به شرايط خاص صدور آنها تعيين مي شود. در اين رابطه
بررسي دقيق محتو اي رويدادهاي مرتبط با صدور سهام به خصوص زمان دسترسي به
منابع ناشي از افزايش سرمايه يا تسويه تعهدات مربوط از اهميت خاصي برخوردار است.
13 . در تركيب تجاري، سهام عادي كه به عنوان بخشي از مابه ازاي خريد صادر شده است از
تاريخ تحصيل در محاسبه ميانگين موزون تعداد س هام عادي منظور مي شود زيرا واحد
تحصيل كننده، نتايج عمليات واحد تحصيل شده را از آن تاريخ در صورت سود و زيان
14 . در مواردي كه مابه ازاي سهام عادي به طور كامل وصول نشد ه است ، اين سهام متناسب با
مابه ازاي دريافت شده، در محاسبه ميانگين موزون تعداد سهام منظور مي شود.
15 . چنانچه بخشي از سهام واحد تجاري اصلي، در تملك واحد (هاي) تجاري فرعي آن باشد،
براي محاسبه سود هر سهم در صورتهاي مالي تلفيقي بايد تعداد سهام عادي متعلق به
واحدهاي تجاري فرعي از تاريخ تملك، از محاسبه ميانگين موزون تعداد سهام عادي
استاندارد حسابداري شماره 30
16 . در مواردي كه تعداد سهام عادي بدون تغيير در منابع يا تعهدات افزايش يا كاهش م ي ياب د،
ميانگين موزون تعداد سهام عادي براي كليه دور ه هايي كه اطلاعات آ ن ارائه مي شود بايد تعديل
17 . نمونه هايي از مواردي كه تعداد سهام عادي بدون تغيير در منابع يا تع هدات كاهش يا
افزايش مي يابد به شرح زير است:
الف. سود سهمي (افزايش سرمايه از محل سود تقسيم نشده يا اندوخته ها )،
ب . تجزيه سهام، و
ج . كاهش اجباري سرمايه در اجراي ماده 141 اصلاحيه قانون تجارت.
همچنين در مواردي كه حق تقدم با مبلغي كمتر از ارزش بازار سهام، صا در مي شود، تنها
معادل مبلغ اعمال حق تقدم ، منابع يا تعهدات تغيير مي كند ليكن از بابت تفاوت مبلغ
اعمال حق تقدم با ارزش بازار سهام در زمان تصويب افزايش سرمايه كه ”عنصر جايزه در
حق تقدم“ ناميده مي شود، تغييري در منابع يا تعهدات ايجاد نمي شود.
18 . در مورد سود س همي و تجزيه سه ام، بدون دريافت مابه ازا، سهام عادي براي سهامداران
فعلي صادر مي شود. بنابراين، تعداد سهام عادي بدون تغيير در منابع يا تعهدات افزايش
مي يابد. در كاهش اجباري سرمايه در اجراي ماده 141 اصلاحيه قانون تجارت ممكن است
تعداد سهام عادي موجود، بدون تغي ير در منابع يا تعهدات كاهش يابد. تعداد سهام عادي
قبل از اين گونه رويدادها، متناسب با تغيير سهام عادي تعديل مي شود با اين فرض كه
رويداد مربوط در آغاز دورة گزارشگري و دوره هاي ارائه اطلاعات مقايسه اي رخ داده
است. براي مثال، چنانچه به ازاي هر سهم موجود، دو سه م به عنوان سود سهمي صادر
شود، براي محاسبه ميانگين موزون تعداد سهام عادي، تعداد سهام قبل از تاريخ تصويب
افزايش سرمايه در عدد سه ضرب مي شود.
استاندارد حسابداري شماره 30
سود تقليل يافته هر سهم
صاحبان سهام عادي محاسبه كند.
20 . واحد تجاري براي محاسبه سود تقليل يافته هر سهم، بايد سود خالص يا زيان قابل انتساب به
صاحبان سهام عادي و ميانگين موزون تعداد سهام عادي را با فرض تبديل سهام عادي بالقوه
تقليل دهنده، تعديل كند.
واحد تجاري بايد مبالغ سود تقليل يافته هر سهم را بر اساس سود خالص يا زيان قابل انتساب به
21 . هدف سود تقليل يافته هر سهم، هم انند سود پايه هر سهم، ارائه شاخصي براي اندازه گيري
منافع هر سهم عادي از عملكرد واحد تجاري طي دوره گزارشگري است با اين تفاوت كه
آثار تبديل فرضي كليه سهام عادي بالقوه تقليل دهنده درنظرگرفته مي شود.
22 . واحد تجاري بايد براي محاسبه سود تقليل يافته هر سهم، اقدامات زير را انجام دهد:
الف. سود خالص يا زيان قابل انتساب به صاحبان سهام عادي را به ميزان هزين ههاي مالي
مربوط به سهام عادي بالقوه تقلي ل دهنده طي دوره و همچنين هر گونه درآمد يا هزينه
ناشي از تبديل سهام عادي بالقوه تقلي ل دهنده، با درنظر داشتن آثار ماليا تي مربو ط،
ب . ميانگين موزون تعداد سهام عادي را با اين فرض كه كليه سهام عادي بالقوه تقلي ل دهنده
به سهام عادي تبديل شده است، تعديل نمايد.
23 . براي محاسبه سود تقليل يافته هر سهم بايد فرض شود سهام عادي بالقوه تقلي ل دهند ه،
در ابتداي دوره به سهام عادي تبديل شده است، مگر اينكه تاريخ صدور آن د ر طي دوره باش د،
كه در اين صورت تاريخ صدور ملاك عمل است.
24 . تعداد سهام عادي بالقوه تقل يل دهنده براي هر دوره، به طور مستقل تعيين مي شود .
در گزارشگري ميان دوره اي، دوره مزبور، از ابتداي سال مالي تا تاريخ ترازنامه دوره مياني
درنظر گرفته مي شود و ميانگين موزون تعداد سهام عادي بالقوه محاسبه شده در دوره هاي
مياني قبلي، تأثيري بر محاسبات نخواهد داشت.
استاندارد حسابداري شماره 30
25 . در محاسبه ميانگين موزون تعداد سهام عادي، سهام عادي بالقوه براي دوره اي كه
در جريان است، درنظر گرفته مي شود. سهام عادي بالق وه اي كه در دوره گزارشگري
بازخريد يا ابطال مي شود فقط براي بخشي از دوره كه در جريان بوده است در محاسبه
سود تقليل يافته هر سهم منظور مي شود. سهام عادي بالقوه اي كه در دوره گزارشگري به
سهام عادي تبديل شده است، در محاسبه سود تقليل يافته هر سهم از ابتداي دوره تا تاريخ
تبديل و از تاريخ تبديل نيز سهام عادي مربوط، در محاسبه سود پايه و تقليل يافته هر سهم
درنظر گرفته مي شود.
سهام عادي بالقوه تقليل دهنده
به سهام عادي، سود هر سهم ناشي از عمليات در حال تداوم را كاهش يا زيان هر سهم ناشي از
عمليات در حال تداوم را افزايش دهد.
. سهام عادي بالقوه تنها در صورتي بايد به عنوان تقلي ل دهنده درنظر گرفت ه شود كه تبديل آن
27 . واحد تجاري، از سود خالص يا زيان ناشي از عمليات در حال تداوم قابل انتساب به
صاحبان سهام عادي، به عنوان رقم كنترلي، جهت تشخيص اثر تقليل دهندگي يا ضد
تقليل دهندگي سهام عادي بالقوه استفاده مي كند. سود خالص يا زيان ناشي از عمليات
در حال تداوم، نتايج عمليات متوقف شده را دربرنمي گيرد.
28 . براي تشخيص تقليل دهندگي يا ضد تقليل دهندگي سهام عادي بالقوه، هر مجموعه سهام
عادي بالقوه، به طور مجزا (و نه در مجموع ) بررسي مي شود. ترتيب بررسي سهام عادي
بالقوه ممكن است بر تقليل دهندگي آنها مؤثر باشد . بنابراين، به منظور حداكثرسازي تقليل
سود پايه هر سهم، هر مجموعه سهام عادي بالقوه، به ترتيب از بيشترين تا كمترين ميزان
تقليل دهندگي بررسي مي شود. معمولاً حق تقدم سهام بيشترين ميزان تقليل دهندگي را دارد.
29 . چنانچه تعداد سهام عادي يا سهام عادي بالقوه بدون تغيير در منابع يا تعهدات، از طريق مواردي
مانند سود سهمي و تجزيه سهام و عنصر جايزه در حق تقدم، افزايش يا در اثر كاهش اجباري
سرمايه در اجراي ماده 141 اصلاحيه قانون تجارت كاهش ياب د، سود پايه و تقليل يافته ه ر سه م
استاندارد حسابداري شماره 30
براي كليه دور ه هايي كه اطلاعات آن گزارش م ي شود، باي د ب ر مبناي تعداد جديد سهام تعديل
گردد. چنانچه اين تغييرات بعد از تاريخ ترازنامه اما قبل از تأييد صورتهاي مالي روي دهد،
محاسبه سود هر سهم براي آن دوره و اقلام مقايس ه اي، باي د برمبناي تعداد جديد سهام باش د.
در صورت انعكاس چنين تغييراتي در محاسبه تعداد سهام، اين موضوع بايد افشا شو د. به علاوه
به منظور انعكاس آثار اصلاح اشتبا ه و تغيير در روي ه هاي حسابدار ي، سود پايه و تقليل يافته
هر سهم بايد براي كليه دوره هايي كه اطلاعات آن ارائه مي شود، تجديد ارائه گردد.
30 . واحد تجاري سود تقليل يافته هر سهم دوره(هاي ) قبلي ارائه شده را بابت تغيير در
مفروضات مورد استفاده در محاسبه سود هر سهم يا تبديل سهام عادي بالقوه به سهام
عادي، ارائه مجدد نمي كند.
31 . واحد تجاري بايد سود پايه و تقليل يافته هر سهم را براي سود خالص يا زيان ناشي از عمليات
در حال تداوم (به تفكيك عملياتي و غيرعمليات ي) و سود خالص يا زيان قابل انتساب به صاحبان
سهام عادي در متن صورت سود و زيان ارائه كن د. واحد تجاري بايد سود پايه و تقلي ل يافته
هر سهم را براي تمام دوره هايي كه اطلاعات آن گزارش مي شود ارائه كند.
32 . سود هر سهم براي هر دوره اي كه صورت سود و زيان تهيه مي شود، ارائه مي گردد .
چنانچه سود تقليل يافته هر سهم، حداقل براي يك دوره گزارش شود، براي تمام دوره هايي
كه اطلاعات آن ، گزارش مي شود ارائه مي گردد، حتي اگر مبلغ آن برابر با سود پايه
هر سهم باشد . چنانچه سود پايه و تقليل يافته هر سهم برابر باشد، مي توان آن را در يك
سطر در صورت سود و زيان ارائه كرد.
33 . واحد تجاري كه عمليات متوقف شده را گزارش م ي كند، بايد سود پايه و تقلي ل يافته ه ر سه م
عمليات متوقف شده را در متن صورت سود و زيان ارائه كند.
34 . واحد تجاري بايد سود پايه و تقلي ل يافته هر سهم را ارائه كند حتي اگر مبلغ آنها منفي (زيان
استاندارد حسابداري شماره 30
35 . واحد تجاري بايد موارد زير را افشا كند:
الف. مبالغ استفاده شده در صورت كسر محاسبه سود پايه و تقلي ليافته هر سهم و تطبيق اين
مبالغ با سود خالص يا زيان قابل انتساب به صاحبان سهام عادي.
ب . ميانگين موزون تعداد سهام عادي استفاده شده در مخرج كسر محاسبه سود پايه و
تقليل يافته هر سهم و تطبيق ميانگين موزون تعداد سهام هر كدام با يكديگر.
ج . توصيف تغييرات عمده در تعداد سهام عادي يا سهام عا دي مثالهایی از محاسبه درصد سود یا زیان بالقوه، علاوه بر موارد ذكر
شده در بند 29 ، كه بعد از تاريخ ترازنامه انجام مي شود.
36 . مبالغ سود هر سهم بابت وقوع تغييرات ياد شده در بند 35 (ج) بعد از تاريخ ترازنامه تعديل
نمي شود زيرا اي ن گونه تغييرات بر مبلغ سرمايه بكار رفته براي ايجاد سود يا زيان دوره، تأثير
نمي گذارد. افزايش سرمايه از محل آورده نقدي و يا مطالبات، و تبديل يا اعمال حقوق مربوط به
سهام عادي بالقوه در تاريخ ترازنامه به سهام عادي، نمونه هايي از تغييرات ياد شده است.
1389 و بعد از آ ن شروع /1/ 37 . اين استاندارد براي كليه صورتهاي مالي كه دوره مالي آنها از تاري خ 1
مي شود، لازم الاجراست
مطابقت با استانداردهاي بين المللي حسابداري
38 . با اجراي الزامات اين استاندارد، مفاد استاندارد بين المللي حسابداري شماره 33 با عنوان
(ويرايش مارس 2004 ) نيز رعايت مي شود.
استاندارد حسابداري شماره 30
پيوست شماره 1 : توضيحات تكميلي
اين پيوست بخش لاينفك استاندارد حسابداري شماره 30 است.
سود خالص يا زيان قابل انتساب به صاحبان سهام عادي واحد تجاري اصلي
1 . براي محاسبه سود هر سهم برمبناي صورتهاي مالي تلفيقي، منظور از سود خالص يا زيان
قابل انتساب به صاحبان سهام عادي واحد تجاري اص لي، سود خالص يا زيان گروه پس از
كسر سهم اقليت است.
انتشار حق تقدم خريد سهام
2 . در مواردي كه قيمت اعمال حق تقدم خريد سهام عادي كمتر از ارزش بازار سهام باشد
صدور سهام با عنصر جايزه همراه است . چنانچه حق تقدم خريد سهام به همه سهامداران
اعطا شود، تعداد سهام عا دي استفاده شده در محاسبه سود پايه و تقليل يافته هر سهم، براي
تمام دوره هاي قبل از انتشار حق تقدم به شرح زير محاسبه مي شود:
ارزش بازار هر سهم عادي بلافاصله قبل از تصويب انتشار حق تقدم خريد سهام عادي
ارزش بازار نظري هر سهم عادي بلافاصله پس از تصويب انتشار حق تقدم سهام عادي
تعداد سهام عادي موجود قبل از
تصويب انتشار حق تقدم خريد سهام
ارزش بازار نظري هر سهم بلافاصله پس از تصويب انتشار حق تقدم سهام عادي به شرح
زير محاسبه مي شود:
ارزش بازار سهام بلافاصله قبل از تصويب انتشار حق تقدم سهام عادي
تعداد سهام موجود بعد از اعمال حق تقدم
+ عوايد حاصل از اعمال حق تقدم
استاندارد حسابداري شماره 30
پيوست شماره 1 (ادامه)
3 . براي تشريح نحوه بكارگيري رقم كنترلي توصيف شده در بند 27 استاندارد، فرض كنيد كه
اطلاعات زير موجود است:
سود ناشي از عمليات در حال تداوم قابل انتساب به صاحبان سهام عادي - ميليون ريال
800 ر 4 زيان ناشي از عمليات متوقف شده قابل انتساب به صاحبان سهام عادي - ميليون ريال ( 200 ر 7 زيان قابل انتساب به صاحبان سهام عادي – ميليون ريال ( 400 ر 2
ميانگين موزون تعداد سهام عادي
000 ر 000 ر 2 سهم
ميانگين موزون تعداد سهام عادي بالقوه
سود (زيان) پايه هر سهم:
( 000 ر 000 ر 800 ر 4 : سود ناشي از عمليات در حال تداوم - ريال ( 000 ر 000 ر 2
( 000 ر 000 ر 200 ر 7 : زيان ناشي از عمليات متوقف شده - ريال ( 000 ر 000 ر 2
زيان پايه هر سهم - ريال ( 200 ر 1
در اين مثال سهام عادي بالقوه، تقليل دهنده است ز يرا با فرض اينكه اين سهام اثر سود و
زياني نداشته باشد، سود پايه هر سهم ناشي از عمليات در حال تداوم (رقم كنترلي ) را
000 ر 000 ر 800 ر 4) ريال كاهش مي دهد. واحد ÷ 000 ر 400 ر 2 ) از 400 ر 2 ريال به 000 ر 2
تجاري 400 هزار سهم عادي بالقوه را در محاسبه ساير مبالغ سود هر سهم منظور مي كند
حتي اگر مبالغ سود هر سهم بدست آمده، در مقايسه با سود پايه هر سهم ضدتقليل باشد،
يعني زيان هر سهم كمتر شود ( 000 ر 3 ريال به ازاي هر سهم براي زيان ناشي از عمليات
متوقف شده و 000 ر 1ريال به ازاي هر سهم براي زيان دوره).
استاندارد حسابداري شماره 30
پيوست شماره 2 : مثالهاي توضيحي
اين مثالها جنبه توضيحي دارند و بخشي از استاندارد حسابداري شماره 30 نمي باشند.
کاهش ارزش دارایی ها
زمانی ارزش یک دارایی کاهش می یابد که مبلغ دفتری دارایی از مبلغ بازیافتنی آن بیشتر باشد.مبلغ بازیافتنی عبارت است از خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی هرکدام که بیشتر است. واحد تجاری باید در پایان هر دوره گزارشگری در صورت وجود هرگونه نشانه ای دال بر امکان کاهش ارزش یک دارایی، مبلغ بازیافتنی دارایی را برآورد کند. در ذیل برخی نشانه های امکان وقوع زیان کاهش ارزش توصیف شده است:
منابع اطلاعاتی برون سازمانی :
- الف. ارزش بازار دارایی طی یک دوره، به میزان قابل ملاحظه ای بیش از آنچه که در اثر گذشت زمان یا کاربرد عادی دارایی انتظار می رفت، کاهش یافته باشد.
- ب. تغییرات قابل ملاحظه با آثار نامساعد بر واحد تجاری در محیط فناوری، بازار ، اقتصادی یا قانونی حوزه فعالیت واحد تجاری یا در بازار اختصاصی دارایی طی دوره رخ داده باشد یا انتظار رود در آینده نزدیک رخ دهد.
- ج. نرخ های سود یا سایر نرخ های بازده سرمایه گذاری بازار طی دوره افزایش یافته باشد و این افزایش احتمالا بر نرخ تنزیل مورد استفاده در محاسبه ارزش اقتصادی دارایی تاثیر گذاشته و مبلغ بازیافتنی دارایی را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش داده باشد.
- د.مبلغ دفتری خالص دارایی های واحد تجاری، بیشتر از ارزش بازار آن باشد.
منابع اطلاعاتی درون سازمانی:
- الف. شواهدی حاکی از نابابی یا خسارت فیزیکی دارایی وجود داشته باشد.
- ب. تغییرات قابل ملاحظه ای با آثار نامساعد بر واحد تجاری در میزان یا چگونگی استفاده از دارایی طی دوره رخ داده باشد یا انتظار رود در آینده نزدیک رخ دهد. این تغییرات شامل بلا استفاده شدن دارایی، برنامه های توقف یا تجدید ساختار عملیاتی که دارایی به آن تعلق دارد یا برنامه های واگذاری دارایی پیش از تاریخ مورد انتظار قبلی و ارزیابی مجدد عمر مفید یک دارایی نامشهود از نامعین به معین می باشد.
- ج. شواهدی از گزارشگری داخلی وجود داشته باشد که نشان دهد عملکرد اقتصادی دارایی از حد مورد انتظار پایین تر است و یا پایین تر خواهد بود.
در صورت وجود حتی یکی از این شواهد، واحد تجاری ملزم است مبلغ بازیافتنی دارایی را برآورد کند. استاندارد حسابداری شماره 32 مبلغ بازیافتنی را به عنوان خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی، هرکدام که بیشتر باشد، تعریف می کند. “خالص ارزش فروش” به مبلغ وجه نقد یا معادل آن که از طریق فروش یک دارایی یا واحد مولد وجه نقد در شرایط عادی و پس از کسر کلیه مخارج فروش حاصل می شود، اطلاق می گردد. ارزش فعلی خالص جریان های نقدی آتی مورد انتظار ناشی از کاربرد مستمر دارایی، از جمله جریانهای نقدی ناشی از واگذاری نهایی آن، “ارزش اقتصادی” نامیده می شود. تعیین توامان خالص ارزش فروش و ارزش اقتصادی یک دارایی در همه موارد ضرورت ندارد. در صورتی که یکی از این مبالغ از مبلغ دفتری آن دارایی بیشتر باشد، ارزش دارایی کاهش نمی یابد و نیازی به برآورد مبلغ دیگر نیست.
با عنایت به این موضوع که پیش از این در ارتباط با اندازه گیری خالص ارزش فروش بحث شده است در ادامه به محاسبه ارزش اقتصادی می پردازیم. برای محاسبه ارزش اقتصادی یک دارایی باید عوامل زیر در نظر گرفته شود:
- الف. برآورد جریان های نقدی آتی ناشی از دارایی
- ب. تغییرات مورد انتظار ، در مبلغ یا زمان بندی جریان های نقدی آتی یاد شده
- ج. ارزش زمانی پول بر اساس نرخ بازده بدون ریسک جاری بازار
- د. صرف ریسک مربوط به ابهام ذاتی دارایی
- ه. سایر عوامل ، نظیر قابلیت نقد شوندگی دارایی که فعالان بازار در تعدیل جریان های نقدی آتی مورد انتظار دارایی در نظر می گیرند.
موارد “ب”، “د” و “ه” را می توان برای تعدیل جریان های نقدی آتی یا تعدیل نرخ تنزیل در نظر گرفت. نتایج حاصل از هر روشی که واحد تجاری به منظور انعکاس تغییرات مورد انتظار در مبلغ یا زمان بندی جریان های نقدی آتی بکار گیرد، باید نشان دهنده ارزش فعلی مورد انتظار جریان های نقدی آتی ، یعنی میانگین موزون تمامی نتایج ممکن باشد.
به شکل خلاصه می توان گفت برآورد ارزش اقتصادی یک دارایی شامل مراحل زیر است:
- الف. برآورد جریان های نقدی ورودی و خروجی آتی ناشی از کاربرد مستمر دارایی و واگذاری نهایی آن ،
- ب. به کارگیری نرخ تنزیل مناسب برای جریان های نقدی آتی مزبور.
برای مثال فرض کنید شرکت ایران تعداد 1000 سهم شرکت پتروشیمی مبین را به بهای هر سهم 400 ریال را طی سال 1395 خریداری و به عنوان سرمایه گذاری بلند مدت طبقه بندی نموده است. درپایان سال 1395 قیمت بازار هر سهم شرکت پتروشیمی مبین 300 ریال است. بر این اساس شرکت ایران باید ضرورت شناسایی کاهش ارزش را بررسی و طبعا “ارزش اقتصادی” را محاسبه کند.
شرکت ایران در نظر دارد برای 3 سال آینده این سهام را نگهداری و بعد از آن به فروش برساند. با در نظر گرفتن سناریوهای مختلفی که در ارتباط با چشم انداز اقتصاد جهان، کشور و صنعت مربوطه و همچنین وضعیت شرکت پتروشیمی مبین وجود داشته (شامل سیاست تقسیم سود)، جریان های نقدی مورد انتظار آتی به شرح زیر است:
در سال 1396،1397،1398 شرکت پتروشیمی مبین به ترتیب 50 ریال ، 70 ریال و 65 ریال سود نقدی تقسیم می کند و در نهایت شرکت ایران سهام آن را به ازای هر سهم 365 ریال به فروش می رساند. در ضمن نرخ بازده بدون ریسک جاری بازار 15 درصد بوده و صرف ریسک مربوط به شرکت پتروشیمی مبین 5 درصد برآورد شده است.
با در نظر گرفتن اطلاعات فوق ، نرخ تنزیل مناسب 20 درصد (15 درصد+ 5 درصد) خواهد بود. جریان های نقدی ورودی برای سال 1396 معادل 50 ریال ، سال 1397 معادل 70 ریال و سال 1398 معادل 430 ریال (65 ریال + 365 ریال) پیش بینی شده که با نرخ 20 درصد تنزیل شوند.
42= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1396
49= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1397
249= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1398
340 ارزش اقتصادی
با عنایت به این موضوع که خالص ارزش فروش 300 ریال است، مبلغ بازیافتنی 340 ریال (یعنی اکثر خالص ارزش فروش و ارزش اقتصادی) خواهد بود. بنابراین باید برای هر سهم 60 ریال ذخیره کاهش ارزش مثالهایی از محاسبه درصد سود یا زیان در نظر گرفت:
زیان کاهش ارزش سرمایه گذاری بلند مدت |(60*1000) 60.000
. ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری بلندمدت 60.000
مطابق با استاندارد حسابداری شماره 32 در صورتی که مبلغ بازیافتنی یک دارایی از مبلغ دفتری آن کمتر باشد، مبلغ دفتری دارایی باید تا مبلغ بازیافتنی آن کاهش یابد. این تفاوت به عنوان زیان کاهش ارزش شناسایی می شود.
زیان کاهش ارزش باید بلافاصله در سود و زیان شناسایی گردد، مگر اینکه طبق استاندارد حسابداری دیگری ، دارایی به مبلغ تجدید ارزیابی ارائه شده باشد. با هرگونه زیان کاهش ارزش یک دارایی تجدید ارزیابی شده، باید طبق استاندارد یاد شده به عنوان کاهش ناشی از تجدید ارزیابی برخورد شود.
زیان کاهش ارزش شناسایی شده در دوره های قبل برای یک دارایی تنها در صورتی برگشت داده می شود که مبلغ بازیافتنی دارایی، از زمان شناسایی آخرین زیان کاهش ارزش، افزایش یافته باشد. در این صورت ، مبلغ دفتری دارایی باید تا مبلغ بازیافتنی آن افزایش یابد. این افزایش معرف برگشت زیان کاهش ارزش است.
دیدگاه شما