دوره وصول مطالبات گروه ماشینآلات و دستگاههای برقی بورسی ؛ ۲۰۶ روز
افت ۱۹.۱۸ درصدی ارزش بازار گروه ماشینآلات و دستگاههای برقی درشش ماهه اخیر در بازار سهام، گروهی که با ۱۱ نماد، ارزش بازار آن در محدوده ۲۱ هزارو ۲۴۱ میلیارد تومان قیمت خورده است.
چابک آنلاین، مجید میرزاحیدری ، ازگروه ماشینآلات و دستگاههای برقی به عنوان یکی از صنایع تأثیرگذار یاد میشود، هرچند که به نظر میرسد میزان اشتغال در این صنعت در سال گذشته روندی نزولی را طی کرده است.
زیرا در سال گذشته 1116 مجوز در این گروه صادر شده که حاکی از افت حدود یک دهم درصدی در تعداد مجوز صادره و افت 3.7 درصد اشتغال دراین صنعت بوده است.
کابل البرز، صنایع جوشکاب یزد، کارخانجات تولیدی شهید قندی، لامپ پارس شهاب، نیروترانس، پارس سوییچ، موتوژن، ایران ترانسفو، کارخانجات کابلسازی تک، کارخانجات کابلسازی ایران و نیرو سرمایه به عنوان بازیگران فعلی این گروه به شمار میروند.
گروه ماشینآلات و دستگاههای برقی را دو دسته از تولیدکنندگان سیم و کابل و ترانسفورماتور تشکیل میدهند.
بازار اصلی داخلی ترانسفورماتور عمدتاً رفع نیاز شرکتهای وابسته به دولتی ازجمله شرکتهای برق منطقهای و گروه مپنا و شرکتهای فعال در حوزه نیروگاهی بوده که تماماً مربوط به اجرای طرحهای توسعهای وزارت نیرو است.
روند آهسته عمده طرحهای توسعهای وزارت نیرو در حوزه برق موجب کوچکتر شدن حجم نیازهای بازار داخلی شده است. تعرفه پایین واردات ترانسفورماتور و عدم تدوین مقررات خاص وسختگیرانه کیفی وارزیابیهای فنی برای ترانسفورماتورهای وارداتی درمناطق آزاد، موجب حضور انبوه شرکتهای بی کیفیت یا کم کیفیت در بازار داخلی در یک برهه زمانی شده است.
از شرکت ایران ترانسفو، به عنوان بزرگترین تولیدکننده ترانسفورماتورهای قدرت و فوق توزیع در منطقه و دارنده بالاترین سهم بازار داخلی ترانسفورماتور یاد میشود. درحال حاضر 85 درصد سهم بازار در اختیار گروه صنعتی ایران ترانسفو است.
گزارشها نشان میدهند که ارزش بازار ترانسفورماتور در داخل در سال گذشته حدود 2 هزارو 700 میلیارد تومان بوده که دستکم دو هزار و 300 میلیارد تومان آن متعلق به ایران ترانسفو بوده است.
در مورد صنعت سیم و کابل چه میدانیم؟
گفته میشود که درحال حاضر حدود 250 شرکت سیم و کابلساز در داخل کشور فعال بوده که با توجه به اینکه مواد اولیه اصلی این صنعت در کشور وجود دارد و نیروی انسانی و انرژی ارزان، در کشور وجود دارد صد درصد نیاز داخلی کشور پاسخ داده شده، ناگفته نماند که در حال حاضر نیمی از ظرفیت این صنعت در کشور استفاده میشود. بررسیها نشان میدهند که مصرف سالیانه مس در صنعت سیم و کابل 120 هزار تن و مصرف آلومینیوم در این صنعت 70 هزار تن در سال است.
انجمن صنعت سیم و کابل ایران اعلام کرده بین ۱۵ تا ۲۰ درصد محصولات تولیدی در این صنعت از کیفیت و استاندارد لازم برخوردار نیستند؛ تولیدکنندگان محصولات تقلبی به قدری حرفهای شدهاند که حتی کارشناسان خبره سازمان ملی استاندارد با نمونهبرداریهای فعلی قادر به شناسایی این کالاها نیستند.»
به نظر میرسد بخشی از این مشکل تولید کالاهای بی کیفیت در این صنعت برخاسته از حاشیه سود اندک بوده که باعث شده شرکتهای کوچک با حاشیه سود ۹ درصدی دوام نیاورده و مجبور شدهاند که با کاهش کیفیت، حاشیه سود خود را برای ماندن در چرخه رقابت افزایش دهند.
یک واقعیت وجود دارد که متأسفانه ایران در میان لیست برتر کشورهای صادرکننده سیم و کابل قرار ندارد.
مختصات کلی گروه ماشینآلات و دستگاههای برقی در بازار سهام چگونه است؟
درحال حاضر نرخ بازده دارایی این گروه در محدوده 16 درصد، دوره وصول مطالبات آن حدود 206 روز و درصد سهم شناوری آن هم حدود 21.5 درصد بوده که این موارد را میتوان برای این گروه یک نقطه ضعف به حساب آورد.
هرچند که p/e این گروه حدود 7.15 درصد بوده و حاشیه سود عملیاتی این گروه هم حدود 45 درصد است که تا حدودی توجه برآن خالی از لطف نیست.
به نظر میرسد که این گروه با چالشهای متعددی دست و پنجه نرم میکند که به دلیل ماهیت سفارشپذیر بودن آن این تأثیرات منفی بر آن بیشتر هم شده است.
مرادعلی لوائی، نایب رئیس هیأت مدیره شرکت کابل البرز، گفته است که در حال حاضر مهمترین مشکل صنعت سیم و کابل، کمبود منابع اعتباری بوده که دوره وصول مطالبات در این صنعت را حتی از 206 روز هم فراتر برده زیرا مشتریان بزرگ این صنعت در ابتدا یک پیش پرداختی میدهند اما در ادامه به دلایل مختلف در پرداخت دچار مشکل شده و حتی گاهی دوره وصول مطالبات از دو سال هم فراتر میرود.
واقعیت این است که گروه ماشینآلات و دستگاههای برقی همچنان تحت فشار برخی از ریسکهای مهم قرار داشته که از جمله آنها میتوان به پیدایش رقبای جدید، تغییرات مداوم تکنولوژی و عدم دستیابی فعالان داخلی این گروه به دانش روز، رکود در اجرای طرحهای عمرانی وافت ظرفیتهای بازار اشاره داشت که باعث شده تاگروه ماشین آلات و دستگاههای برقی تحت فشار بیشتری قرار گیرند.
منصور سعیدی، عضو هیأت مدیره سندیکای صنعت برق، افزایش دوره وصول مطالبات را به صورت مشخص مختص شرکتهایی دانسته که با سازمانهای دولتی کار کردهاند و همین امر باعث شده تا دوره وصول مطالبات آنها افزایش چشمگیری یابد در حالی که شرکتهای کاملاً خصوصی چنین مشکلی را ندارند زیرا تا به صورت کامل پول کالارا دریافت نکنند، کالای سفارش شده را ترخیص نمیکنند!
وی، درباره عدم شفافیت در این صنعت و بی میلی تولیدکنندگان گروه ماشینآلات و دستگاههای برقی برای حضور در بازار سرمایه هم گفته است که بخشی از شرکتهای تولیدکننده تجهیزات برق، رفتار بورسی را بلد نبوده و فاقد نگاه مالی هستند و یا بازار سرمایه را نمیشناسند و افزود که برخی از آنها نیز مایل نیستند تا اطلاعات شرکتهای متبوع به صورت کامل روی میز باشد زیرا از حضور در بازار سرمایه میترسند.
سعیدی، معتقد است که ریشه پایین بودن نرخ بازده دارایی در این صنعت ناشی از خروج داراییها از این صنعت بوده چون وقتی پول پیمانکار بموقع پرداخت نمیشود صنعت برق هم خسته خواهد شد، بنابراین با توجه به پایین بودن نرخ بازگشت سرمایه، تمایل برای سرمایهگذاری هم نزولی بورس بهتر است یا بازار های دیگر؟ خواهد شد.
وی توضیح داده که دلیل دیگر این مشکل، ورود افراد غیرمتخصص به صنعت برق بوده در حالی که این صنعت بازیگر جدید نمیخواهد بلکه یک راهبر جدید میخواهد و مادامی که صادرات در صنعت برق جدی نشود این صنعت نجات نخواهد یافت و در یک دور بسته گرفتار خواهد آمد.
گروه ماشینآلات و دستگاههای برقی در نیمه نخست، ایام پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته و همچنان با مشکلات جدی دست و پنجه نرم میکند، با این همه باید دید که این صنعت خواهد توانست از سد مشکلات موجود عبور کند یا خیر؟
صادرات، راه نجات صنعت خودرو است؟
افراد هم سن و سال من یادشان است که یک انشاء داشتیم با عنوان «علم بهتر است یا ثروت». یک الگوی با کلاس هم در نوشتن بود که ابتدا با جمله ای شبیه آن شروع می شد «بر همگان واضح و مبرهن است که علم بهتر است». یا به قول آن بازیگر «این را که همه می دانند». ظاهرا این روزها همه می دانند که مفاهیمی مانند خصوصی سازی و صادرات، راهکار نجات صنعت خودرو است. می خواهم در این نوشتار کوتاه فقط روی موضوع صادرات متمرکز شوم. نمی دانم چرا برخی مفاهیم اقتصادی و راهبردی یک دفعه در ذهن سیاستمداران یا جامعه لنگر می اندازد و الگوی ذهنی آنها می شود، در حالی که در سطوح ملی و راهبردهای کلان کشوری، معمولا هیچ راهکار دقیق و قطعی بدون در نظر گرفتن الزامات زمانی و مکانی و نیز بسترهای اجرایی آن برای توسعه یک صنعت وجود ندارد.
صنعت خودرو، صنعتی بزرگ و جدی در دنیای امروز بوده که رقابت در آن بسیار پیچیده و چندبعدی است. یک زمانی، اگر شرکتی یک محصول استاندارد داشت، به راحتی آن را روی هوا می بردند. نمونه های اولیه آن فورد مدل T یا خودرو فولکس قورباغه ای است، اما در دهه های آخر قرن بیستم، قاعده بازی تغییر کرد و کیفیت همراه با قیمت با ورود خودروهایی همچون تویوتا کرولا و هوندا آکورد به امریکا، حرف اول و آخر رقابت بود. هر چند در همان موقع هم بدون اجازه دولت ها امکان نداشت خودرو ژاپنی وارد کشور امریکا یا هر کشور دیگری شود. امریکا بعد از جنگ جهانی دوم، راهبرد مشخصی در حمایت از دو کشور آلمان و ژاپن به کار برد و در این راستا، بسیاری از پیشرفت های اقتصادی این دو کشور مرهون این نگاه راهبردی بود. بعدها هم کشورهایی مانند کره جنوبی، تایلند، مالزی و. که به ببرهای جنوب شرق آسیا معروف شدند، تحت این برنامه قرار گرفتند و رشد آنها هم شروع شد. در دهه های بعدی هم ویتنام در چارچوب این سیاست قرار گرفت. خود چین هم وقتی رشد را شروع کرد که درهای خود را به روی دنیا باز و سرمایه های جهان سرمایه داری را جذب کرد.
صنعت خودرو در دو دهه اخیر نیز دچار تحولات اساسی شده که دیگر کیفیت و قیمت به تنهایی بر آن اثربخش نیستند. امروز تنوع و نوآوری دائمی و استفاده از اصول طراحی مدولار و تولید سیستمی، یکی از حداقل الزامات حضور موفق در دنیای رقابت خودروسازی است. طبیعتا اگر حتی سرمایه لازم وجود داشته باشد و زیست بوم مناسب در یک کشور ایجاد نشود، صنعت خودرو آن کشور رقابت پذیر نخواهد بود. به عنوان مثال، خودروسازی مالزی و روسیه را می توانیم مشاهده کنیم.
اینها گوشه ای از قواعد بیرونی موفقیت صنعت خودرو در عرصه رقابت بود. برگردیم به شرایط کشورمان. اولا تاریخچه کوتاه صادرات صنعت خودرو در کشور نشان می دهد جز در یک مقطع کوتاه، اصولا صادرات خودرو سودآور نبوده و در حقیقت صادرات انجام شده، یک امر سیاسی بوده است، نه اقتصادی. سنگال، جمهوری آذربایجان، ونزوئلا و حتی سوریه نمونه های بارزی در این زمینه هستند. البته اوایل صادرات به سوریه خوب بود. درباره عراق هم مدت ها سودآوری وجود داشت. در این میان، واقعیت این است که صادرات به عراق هم یک فرصت تاریخی برای ایران بود که تا حدی زیادی به خوبی از آن استفاده شد. البته صادرات بعضی قطعات سودآور است که عمدتا از سوی بخش خصوصی و بورس بهتر است یا بازار های دیگر؟ به طور پراکنده انجام می شود. به عنوان مثال، رادیاتور در مقطعی از تاریخ، صادرات اول صنعت خودرو بود که از سوی یک شرکت متعلق به یکی از خودروسازان داخلی انجام می شد. متاسفانه این حرکت هم استمرار نداشت و اکنون این موضوع از سوی یک شرکت بخش خصوصی به خوبی انجام می شود. اصولا تولید قطعات انرژی بر در ایران به صرفه درمی آیند و احتمال صادرات موفق آنها وجود دارد. البته چند مشکل اصلی در این مسیر وجود دارد. نخستین مشکل، مسئله کیفیت است. باوجود اینکه ما دارای چند خودرو مناسب برای بازار صادراتی هستیم، متاسفانه کیفیت تولیدات بورس بهتر است یا بازار های دیگر؟ به دلایلی که بارها به آنها اشاره کرده ام، دارای قابلیت اطمینان لازم نیستند و نوسان زیادی دارند که مشتری را در بازار صادراتی با ریسک بالایی روبه رو می کند. وقتی به اندازه کافی رقبای قابل اطمینان وجود دارند، مشتری چنین ریسکی نخواهد کرد. دومین مشکل، موضوع خدمات پس از فروش است. وقتی خودرویی به تازگی وارد یک بازار صادراتی می شود، باید برندسازی انجام شود و اطمینان لازم به مشتریان داده شود که در طول عمر مفید خودرو، خدمات مناسب و مطلوبی در تمام نقاط آن کشور ارائه می شود. در این زمینه هم بارها نشان داده ایم که شرکت های خوبی در بازار صادراتی نیستیم. جز بازار عراق که یک بازار جدی برای صادرات ما در یک مقطع تاریخی خاص بود، در دیگر بازارها، هیچ گاه محصولات ما به تیراژ مطلوب نرسیدند که مشتریان بتوانند اطمینان پیدا کنند شرکت تولیدکننده به اندازه کافی منافع در آن کشور دارد که پای خدمات ۱۰ ساله پس از فروش بایستد. ضمن اینکه اصولا توسعه شبکه خدمات پس از فروش کاری زمان بر است. همان طور که در ایران شاهد هجوم چینی ها به بازار بوده ایم، آنها دست کم ۱۰ سال برای ایجاد این اطمینان تلاش کرده اند. البته این موضوع هم تنها نوک کوه یخ است. اصولا برای اینکه وارد چنین بازی در سطح جهانی شویم، نیازمند تعاملات سیاسی و تجاری قوی هستیم و از سوی دیگر هم صنعت باید دارای خصوصیات جهانی باشد. متاسفانه بیشتر صادرات ما، نه برمبنای اصول اقتصادی، بلکه بر مبنای اصول سیاسی بوده است. در حالی که در جهان اصول سیاسی در خدمت اصول اقتصادی است. بدین ترتیب در بیشتر موارد صادرات ما دارای نوسان زیاد بوده است و غیرقابل اطمینان. به همین دلیل، هم شرکت صادرکننده و هم شرکت واردکننده خودرو، بر مبنای تند و کند شدن روابط سیاسی عمل می کنند و اجازه نمی دهند بازار صادراتی شکل بگیرد و به سودآوری برسد؛ بنابراین تا سیاستمداران اجازه ندهند صنعت خودرو از چنبره سیاست خارج شود و سیاست در خدمت توسعه اقتصادی صنعت خودرو قرار نگیرد، صادرات بیشتر یک نمایش سیاسی خواهد بود تا یک حرکت سودآور اقتصادی.
لاماری ایما در بورس بخریم یا نه؟
به گزارش تجارتنیوز، پنجمین مرحله عرضه خودرو در بورس فردا اول آبان برگزار میشود. در این عرضه قرار است شرکت آرین پارس موتور خودرو جدید لاماری ایما را در بورس کالا بفروشد. خودرویی که به گفته کارشناسان رقیب دیگنیتی محسوب میشود. لاماری ایما با چه قیمتی عرضه میشود؟ قرار است عرضه این خودرو با قیمت پایه ۹۸۱ میلیون تومان شروع شود. اما به این قیمت پایه هزینههای دیگری از جمله ۹ درصد مالیات و هزینههای جانبی اضافه میشود که در مجموع قیمت اولیه یک میلیارد و ۹۴ میلیون تومان برآورد میشود. اما از آنجایی که این مبلغ قیمت نهایی نیست، با توجه به ثبت درخواست متقاضیان ممکن است قیمت نهایی بیش از این میزان باشد. در واقع کمترین قیمتی که میتوان این خودرو را خرید یک میلیارد و ۹۴ میلیون تومان است، اما احتمالا متقاضیان قیمتهای بالاتری را برای خرید این خودرو در بورس کالا ثبت کنند که موجب می شود قیمت نهایی بیشتر شود. مطالعه بیشتر: 4 سناریو برای بازار خودرو در هفتههای آینده قیمت لاماری ایما در بازار چند است؟ براساس آگهیهای فروش سایت دیوار در بازار آزاد این خودرو با قیمت یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان قیمتگذاری میشود. حتی در برخی از آگهی ها مبلغی بیش از این مبلغ را ثبت کردهاند. اگر قیمت نهایی لاماری ایما را همان قیمت پایه ۱٫۱ میلیارد تومانی در نظر بگیریم، این خودرو در بازار ۴۰۰ میلیون تومان گرانتر است که سود معقولی برای سرمایهگذاران به نظر میرسد. اما چون احتمالا بالا رفتن قیمت نهایی وجود دارد، خیلی نمیتوان روی سود ۴۰۰ میلیون تومانی خرید از بورس و فروش در بازار مطمئن بود. قیمت سربهسر ۱٫۳ میلیارد تومانی با توجه به مالیات ۹ درصدی و هزینه های جانبی، قیمت سربهسر این خودرو با بازار حدود یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان تا یک میلیارد و ۳۵۰ میلیون تومان است. یعنی اگر فردی قیمت پیشنهادی خود را در بازار یک میلیارد و ۳۵۰ میلیون تومان ثبت کند با هزینه ۱۵۰ میلیون تومانی مالیات و … نسبت به قیمت بازار تفاوت چندانی ندارد. درواقع برای این فرد خرید خودرو از بازار بهتر است. اما خرید خودرو در نرخ های کمتر از ۱٫۳ میلیارد تومان میتواند از نظر اقتصادی صرفه اقتصادی داشته باشد. چرا که فرد برای دو ماه به پول خود دسترسی ندارد و ریسک نوسان بازار نیز میتواند سرمایه فرد را به خطر اندازد. در مجموع هر چه قیمتی که برای خرید ثبت می کنند به قیمت پایه نزدیک باشد، ریسک کمتر و صرفه اقتصادی بیشتری دارد. از لاماری ایما در بورس استقبال میشود؟ از آنجایی که گفته میشود لاماری ایما و دیگنیتی رقیب هم هستند، باید جزئیات عرضه دیگنیتی در بورس را مدنظر قرار داد. اگر فعالان و سرمایهگذاران بازار این دو خودرو را رقیب یکدیگر بدانند به این معنا است که احتمالا از لاماری ایما نیز همانند دیگنیتی استقبال میشود. تقاضای بالا برای این خودرو نیز به معنای بالا رفتن قیمت پایه است. دیگنیتی در روز ۳۰ شهریور در بورس کالا با قیمت پایه ۸۲۱ میلیون تومان عرضه شد. اما در پایان معاملات با قیمت ۱٫۱ میلیارد تومانی فروخته شد، یعنی ۳۴ درصد بیشتر از قیمت پایه. با هزینه های جانبی و مالیات، قیمت تمام شده دیگنیتی برای خریدار حدود یک میلیارد و ۲۳۰ میلیون تومان تمام شد که ۱۰۰ میلیون تومان از بازار ارزان تر است. یعنی خریدار با سرمایهگذاری یک میلیارد و ۲۳۰ میلیون تومانی در دو ماه ۱۰۰ میلیون تومان سود کرده است. متقاضیان لاماری ایما اگر قصد دارند با خرید این خودرو به اندازه خریداران دیگنیتی سود کنند، باید قیمت پیشنهادی خود را روی نرخ های یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان تا یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان ثبت کنند. در مقایسه لاماری ایما با دیگنیتی باید این نکته را در نظر گرفت که دیگنیتی مدت زمان بیشتری است که در بازار حضور دارد اما لاماری ایما کمتر. بنابراین اعتماد به دیگنیتی بیش از لاماری ایما است. زمان عرضه و تحویل لاماری ایما عرضه این خودرو در روز یکم آبان ماه انجام میشود بورس بهتر است یا بازار های دیگر؟ و طبق اطلاعیه شرکت عرضه کننده، این خودرو در روز ۱۰ دی ماه به مشتریان تحویل داده میشود. در اطلاعیه آمده است که خریداران ۱۰ روز فرصت تکمیل وجه دارند، بنابراین ۲ ماه زمان بلوکه شدن پول محسوب میشود. با توجه به زمان تحویل ۲ ماهه و نوساناتی که در بازار خودرو وجود دارد، احتمال افزایش یا کاهش قیمت این خودرو در بازار وجود دارد. مطالعه بیشتر: شرایط فروش اقساطی خودروی شاهین
رمضانی: یک ماه دیگر شرایط تمرین کردن را پیدا میکنم
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، آرمان رمضانی پس از دیدار تیمهای استقلال و آلومینیوم اراک که به تساوی بدون گل انجامید، درباره وضعیت مصدومیتش از ناحیه کمر اظهار داشت: مصدومیت من به شدتی نیست که در خبرها آمده بود. پزشک تیم تمام تلاش خود را میکند و شرایطم خیلی بهتر شده است. فکر میکنم یک ماه یا دو سه هفته دیگر شرایط تمرین کردن را خواهم داشت.
وی در مورد اینکه ممکن است به جراحی نیاز داشته باشد، تصریح کرد: کمرم را به چند جراح و فیزیوتراپ نشان دادم که گفتند شرایطم با فیزیوتراپی بهتر میشود. دیسک کمرم درگیر شده است و شدت زیادی ندارد.
مهاجم تیم فوتبال استقلال راجع به تساوی آبیها برابر آلومینیوم گفت: دوست داشتیم این مسابقه را ببریم و به سه امتیاز نیاز داشتیم. موقعیتهای زیادی به دست آوردیم که دروازهبان آلومینیوم شرایط بسیار خوبی داشت.
چرا عرضه اولیههای بورس به مردم نمیرسد؟
عرضههای اولیه همیشه یکی از جذابههای بازار سرمایه برای سهامداران جدید و قدیمی بوده است. اما امسال اغلب عرضه اولیهها به صندوقهای سرمایهگذاری رسید و این جذابه بورس بورس بهتر است یا بازار های دیگر؟ نیز از بین رفت. علت واگذاری عرضههای اولیه به صندوقها چیست؟
بورس
همیشه عرضه اولیه یکی از جذابههای بازار سرمایه برای سهامداران جدید و قدیمی بوده است. اما امسال اغلب عرضه اولیهها به صندوقهای سرمایهگذاری رسید و این جذابه بورس نیز از بین رفت.
عرضه اولیه یعنی شرکتی برای اولین بار برای معامله وارد بازار سرمایه میشود. در اکثر موارد قیمت تعیین شده عرضههای اولیه کمتر از ارزش ذاتی است و همین موضوع باعث میشود که این عرضه از ۵ تا ۲۰۰ درصد سود دهند. این سوددهی بالا اغلب در کوتاه مدت است و باعث استقبال بیش از پیش سهامداران شده است.
اما با شروع سال ۱۴۰۱ بخش عمدهای از عرضههای اولیه به صندوقهای سرمایهگذاری رسیده است. مسولان مختلف نظرات زیادی درخصوص این تصمیم دارند. اما اغلب آنها میگویند که عرضه سهام کوچک به سهامدار و ذات بازار آسیب میزند و بهتر است این عرضهها به صندوقها برسد.
از نظر بسیاری از فعالان بازار سرمایه این نظرات منطقی نیست. بخش عمدهای از سهامداران میگویند که عرضهها هر چند کوچک باید به سهامداران برسد چراکه میتواند اعتماد و گردش پول را در بورس افزایش دهد.
کدام شرکتها عرضه اولیه شدند؟
شرکت حمل و نقل ترکیبی مواد معدنی گهر ترابر سیرجان با نماد حگهر اولین عرضه اولیه بود که به صندوقها اختصاص یافت. دومین عرضه اولیه شرکت فروسیلیسیم خمین با نماد فروسیل نیز به صندوقها رسید.
پس از سومین عرضه شرکت انتقال دادههای آسیاتک با نماد آسیاتک و پس از آن شرکت داروسازی دانا با نماد ددانا و پنجمین عرضه سیمان آبیک با نماد سابیک بود که به سهامداران معمول بازار رسید.
شرکت آهن فولاد غدیر با نماد فغدیر، پس از نماد کایزد، تپسی و فولاد شاهرود با نماد فرود نهمین عرضه بود که صندوقها رسید. پس از آن عرضه اولیه صنایع گلدیران و پخش رازی در فرابورس انجام شد به صندوقها رسید. در نهایت قرار است امروز عرضه اولیه سهام شرکت سوژمیران با نماد فسوژ انجام شود.
چرا عرضه اولیهها به صندوقها رسید؟
چند ماه پیش بود که میثم فدایی، مدیرعامل فرابورس نیز درخصوص عرضهها صحبت کرد و گفت: این تصمیم یعنی اختصاص عرضه اولیه به صندوقها به دلایل منطقی و بعد از بررسیهای کارشناسی اجرایی شد. چراکه تا پیشازاین عرضههای اولیه با عددهای بسیار کوچک مثلاً ۳۰ تا ۵۰ هزار تومان در پرتفوی سهامدار خرد قرار میگرفت و گاها فراموش میشد. در نتیجه فضا برای پروژه شدن سهم توسط گروهها یا افرادی فراهم میشد. در ادامه، شاهد رشدهای بیمنطق و چند صددرصدی در این نمادها بودیم.
فدایی در خصوص مزیتهای این موضوع گفت: با این اتفاق عرضههای خرد و کوچک در بازار با رشدهای ۲۰۰ درصدی نخواهیم داشت. از طرفی وقتی مدیران صندوقها بهعنوان کارشناسان خبره بازار میتوانند کشف قیمتی واقعی از سهم داشته باشند، دیگر شبههای برای قیمتگذاریهای غیرواقعی در عرضههای اولیه وجود نخواهد داشت.
پوشش ریسک در بورس
از سوی دیگر برخی از کارشناسان میگویند که عدم استقبال سهامداران از عرضه اولیه باعث شده که این عرضهها به صندوقها برسد. در مقابل برخی از کارشناسان میگویند که فروش عرضه اولیه به صندوقها ریسک بازار را کاهش میدهد و به نوع دیگر اختصاص عرضه اولیه به صندوقها ضربه گیر بازار سرمایه است.
البته سهامداران زیادی نسبت به اختصاص عرضه اولیه به صندوقها اعتراض داشتند و دارند. برخی از سهامداران عقیده دارند که عرضه اولیههای سودآور به صندوقها میرسد و برخی دیگر میگویند با اختصاص عرضه اولیه به صندوقها پول به بورس تزریق میشود و درنهایت مسیر بازار تغییر میکند. اما در اصل حداقل باید یک عرضه اولیه به سهامداران برسد اما از ابتدای سال بخش عمدهای از عرضههای اولیه تنها برای صندوقها بوده و سهامداران سودی نبردند.
دیدگاه شما