تشریح دلایل افزایش بازده حقوق صاحبان سهام
معاون مالی و سرمایه انسانی چادرملو در گفت و گویی با استناد به صورتهای مالی شرکت معدنی و صنعتی چادرملو در سالهای اخیر که موجب افزایش قابل توجه بازده حقوق صاحبان سهام این شرکت گردیده است گفت : اجرای برنامه های جدید اکتشافی بعنوان اولویت اصلی هیات مدیره و در پی آن تأمین ۱۰ دستگاه حفاری جدید جهت اکتشاف عمیق، تداوم برنامه های افزایش تولید بالاتر از ظرفیت اسمی از جمله تولید ۱۱میلیون و ۴۶۸ هزار تن کنسانتره سنگ آهن مرطوب، که حدود ۵۳ درصد فراتر از ظرفیت اسمی پنج خط تولید کنسانتره بوده است. تولید ۳ میلیون و ۷۳۱ هزار تن گندله، ۱میلیون و ۶۰۳ هزار تن آهن اسفنجی و ۱میلیون و ۲۶هزار تن شمش فولاد در سال گذشته . که همگی فراتر از برنامۀ پیش بینی شده بوده است. و اخذ مجوز ساخت دهها طرح پائین دستی فولاد نقش مثبتی در افزایش بازده حقوق سهامداران داشته است .
مهندس آذرین فر در خصوص رویکرد توسعه محور شرکت معدنی و صنعتی چادرملو و چشمانداز رشد درآمد و سودآوری این شرکت نیز گفت : با نگاه به روند تغییرات ارزش بازاری شرکت از سال ۱۳۹۵ تا تاریخ (۲۲/۰۳/۱۴۰۰) می توان دریافت که چادرملو از رشد قابل توجهی برخوردار بوده است :
وی همچنین با اشاره به مزیت استفاده از سنگ آهن داخلی برای مجتمع های فولاد سازی کشورگفت: برخورداری فولاد سازان از مواد اولیه داخلی نقش عمده ای در کاهش قیمت تمام شده و هم چنین صرفه جویی ارزی در تولید فولاد را به دنبال دارد. از طرفی با توجه به حجم زیاد مصرف سنگ آهن در صنایع فولاد ، عدم اتکاء به واردات این مادۀ اولیۀ معدنی همواره کشور را از بروز بحرانهای جهانی در عرضه و تقاضا، نوسانات قیمتها، مشکلات حمل و نقل دریائی، توقف فروش آن توسط کشورهای صادر کننده و در نهایت حربه تحریم، مصون نگه می دارد.
معاون مالی و سرمایه انسانی چادرملو افزود: امروزه صنایع فولاد در ردیف صنایع بزرگ با تکنولوژی عظیم و پیشرفته محسوب و به علت تأثیر زیادی که در جهت توسعه سایر صنایع کشورها دارد، صنعت مادر نیز نامیده می شـود و هر کشـور که مـراحل اولیـه توسعـه و ایجاد زیربناها را سپری می نماید، لزوما می بایست اقدام به ایجاد صنایع مادر نماید، زیرا محصـولات این صنعـت یا به صورت کالاهای مصرفی مورد استفاده قرار می گیرند و یا به صورت محصول واسطه ای در صنایع دیگر به کالاهای نهایی مصرفی تبدیل خواهد شد.
آذرین فر تصریح کرد: اگر چه تکنولوژی امروزی، موادی ساخته است که می توان از آن به عنوان جایگزین آهن و فولاد نام برد، اما در عمـل هیچ یک از مـواد به انـدازۀ این مـاده کاربـرد نداشته است. از طرفی علیرغم بحرانهایی که در زمانهایی منجـر بـه کاهش میزان مصرف سنگ آهـن و تـولید فـولاد و قیمتهای آن در بـازارهای جهانی شد، لیکن تولید و مصرف فولاد در جهان همچنان سیر صعودی را طی نموده و آمارها مبین این امر می باشد، زیرا میزان تولید و مصرف فولاد یکی از شاخصهای مهم توسعه اقتصادی کشورها بوده و کشوری را در جهان نمی توان یافت که بدون صنعت فولاد در زمره کشورهای صنعتی قرار گرفته باشد. به نحوی که هم اکنون ۶۶ کشور جهان که در ردیف کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه می باشند مبادرت به تولید فولاد می نمایند.
وی یادآور شد : البته می بایست به این موضوع توجه داشت که طرح های ایجاد، توسعه و افزایش ظرفیت تولید فولاد عمدتا در مناطقی از جهان اجراء می گردد که قادر به تولید با قیمتهای مناسب و رقابت پذیر در سطح جهانی باشند. به عبارت دیگر این مناطق بایستی از مزیتهای نسبی، که مهمترین آن وجود معادن سنگ آهن با ذخائر مطلوب، سایر مواد اولیه معدنی، انرژی، نیروی انسانی ماهر و نزدیکی به بازارهای مصرف می باشد، برخوردار بوده و محدودیتهای کمتری نیز در مسائل محیط زیست داشته باشند. به همین دلیل کشورهایی که از مزیت های فوق به خصوص معادن سنگ آهن برخوردار نیستند تمایل به سرمایه گذاری و مشارکت با کشورهای دارای مزیت نسبی در امر تولید سنگ آهن و فولاد را نشان می دهند. در نتیجه تمامی عوامل مورد اشاره شاخص هایی است که می تواند منجر به بازده ای مطلوب حقوق سهامداران این صنعت در کشور باشد .
بازده حقوق صاحبان سهام «ساروم» افزایش یافت
شرکت سیمان ارومیه در دوره منتهی به ۳۰ آذر ماه ۱۳۹۹، در مقایسه با دوره ۹ ماهه سال گذشته افزایش بازده حقوق صاحبان سهام از ۲۱.۰۲ درصد به ۹۲.۸۵ درصد داشته است.
به گزارش بازار به نقل از بازار سرمایه ایران، براساس صورتهای مالی ۹ ماهه منتهی به ۳۰ آذر ماه ۱۳۹۹، سرمایه شرکت سیمان ارومیه ۷۰۰ میلیارد ریال است و این شرکت تعداد ۷۰۰ میلیون برگه سهم منتشر کرده است.
درآمدهای عملیاتی شرکت سیمان ارومیه در ۹ ماهه منتهی به آذر ۹۹ مبلغ ۳ هزار و ۶۰۰ میلیارد و ۴۹۶ میلیون ریال و بهای تمام شده درآمدهای عملیاتی مبلغ یک هزار و ۶۷۲ میلیارد و ۸۶۹ میلیون ریال است.
تعداد فروش ساروم در دوره ۹ ماهه منتهی به آذر ۹۹ به میزان یک میلیون و ۵۵۶ هزار و ۸۲۲ تن است که نسبت به مدت مشابه در سال ۹۸ رشد ۳۷ درصدی داشته است.
ترکیب سهامداران شرکت سیمان ارومیه عبارتند از:
شرکت سرمایه گذاری سیمان تامین (۵۶.۹۳ درصد)، شرکت سرمایه گذاری ملی ایران (۸.۰۹ درصد)، شرکت گروه سرمایه گذاری تدبیر (۲.۸۶ درصد)، شرکت سیمان فارس و خوزستان (۱.۳۴ درصد)، شرکت سیمان داراب (۱.۲۹ درصد) و صندوق سرمایه گذاری توسعه اندوخته آینده (۱.۱۲ درصد)
نکات با اهمیت گزارش شرکت سیمان ارومیه در دوره ۹ ماهه منتهی به ۳۰ آذر ماه ۱۳۹۹ در مقایسه با دوره مشابه سال گذشته به شرح زیر است:
افزایش ۸۶ درصد درآمدهای عملیاتی
افزایش ۱۲۲ درصد سود عملیاتی
افزایش ۱۱۷ درصد سود خالص
افزایش ۵۲ درصد دارایی ها
افزایش ۶۴ درصد سود انباشته
افزایش ۳۸ درصد حقوق مالکانه
افزایش حاشیه سود خالص از ۳۷.۷۹ درصد به ۴۷.۵۱ درصد
افزایش حاشیه سود ناخالص از ۴۱.۵۲ درصد به ۴۹.۹۱ درصد
افزایش بازده دارایی از ۳۷.۰۲ درصد به ۶۰.۸۰ درصد
افزایش بازده حقوق صاحبان سهام از۲۱.۰۲ درصد به ۹۲.۸۵ درصد
تشریح دلایل افزایش بازده حقوق صاحبان سهام
یزد- معاون مالی و سرمایه انسانی چادرملو، دلایل افزایش بازده حقوق صاحبان سهام چادرملو را تشریح کرد.
به گزارش گروه بازرگانی خبرگزاری مهر، آذرین فر با استناد به صورتهای مالی شرکت معدنی و صنعتی چادرملو در سالهای اخیر که موجب افزایش قابل توجه بازده حقوق صاحبان سهام این شرکت شده است، اظهار داشت: اجرای برنامههای جدید اکتشافی به عنوان اولویت اصلی هیات مدیره و در پی آن تأمین ۱۰ دستگاه حفاری جدید برای اکتشاف عمیق، تداوم برنامه های افزایش تولید بالاتر از ظرفیت اسمی از جمله تولید ۱۱ میلیون و ۴۶۸ هزار تن کنسانتره سنگ آهن مرطوب، که حدود ۵۳ درصد فراتر از ظرفیت اسمی پنج خط تولید کنسانتره بوده است.
وی عنوان کرد: تولید ۳ میلیون و ۷۳۱ هزار تن گندله، یک میلیون و ۶۰۳ هزار تن آهن اسفنجی و یک میلیون و ۲۶ هزار تن شمش فولاد در سال گذشته نیز فراتر از برنامه پیش بینی شده بوده است و اخذ مجوز ساخت دهها طرح پائین دستی فولاد نقش مثبتی در افزایش بازده حقوق سهامداران داشته است.
آذرین فر در مورد رویکرد توسعهمحور شرکت معدنی و صنعتی چادرملو و چشمانداز رشد درآمد و سودآوری این شرکت نیز بیان کرد: با نگاه به روند تغییرات ارزش بازاری شرکت از سال ۱۳۹۵ تا تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، می توان دریافت که چادرملو از رشد قابل توجهی برخوردار بوده است.
وی همچنین با اشاره به مزیت استفاده از سنگ آهن داخلی برای مجتمع های فولادسازی کشور عنوان کرد: برخورداری فولاد سازان از مواد اولیه داخلی نقش عمده ای در کاهش قیمت تمام شده و همچنین صرفه جویی ارزی در تولید فولاد را به دنبال دارد از طرفی با توجه به حجم زیاد مصرف سنگ آهن در صنایع فولاد، عدم اتکاء به واردات این ماده اولیه معدنی همواره کشور را از بروز بحرانهای جهانی در عرضه و تقاضا، نوسانات قیمتها، مشکلات حمل و نقل دریائی، توقف فروش آن توسط کشورهای صادر کننده و در نهایت حربه تحریم، مصون نگه می دارد.
معاون مالی و سرمایه انسانی چادرملو افزود: امروزه صنایع فولاد در ردیف صنایع بزرگ با تکنولوژی عظیم و پیشرفته محسوب و به علت تأثیر زیادی که در مسیر توسعه سایر صنایع کشورها دارد، صنعت مادر نیز نامیده می شود و هر کشور که مراحل اولیه توسعه و ایجاد زیربناها را سپری میکند، لزوماً باید اقدام به ایجاد صنایع مادر کند، زیرا محصولات این صنعت یا به صورت کالاهای مصرفی مورد استفاده قرار می گیرند و یا به صورت محصول واسطه ای در صنایع دیگر به کالاهای نهایی مصرفی تبدیل خواهد شد.
آذرین فر تصریح کرد: اگر چه تکنولوژی امروزی، موادی ساخته است که می توان از آن به عنوان جایگزین آهن و فولاد نام برد، اما در عمل هیچیک از مواد به اندازۀ این ماده کاربرد نداشته است از طرفی علیرغم بحرانهایی که در زمانهایی منجر به کاهش میزان مصرف سنگ آهن و تولید فولاد و قیمتهای آن در بازارهای جهانی شد، لیکن تولید و مصرف فولاد در جهان همچنان سیر صعودی را طی کرده و آمارها مبین این امر است زیرا میزان تولید و مصرف فولاد یکی از شاخصهای مهم توسعه اقتصادی کشورها بوده و کشوری را در جهان نمی توان یافت که بدون صنعت فولاد در زمره کشورهای صنعتی قرار گرفته باشد به نحوی که هم اکنون ۶۶ کشور جهان که در ردیف کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هستند، مبادرت به تولید فولاد می کنند.
وی یادآور شد: البته باید به این موضوع توجه داشت که طرحهای ایجاد، توسعه و افزایش ظرفیت تولید فولاد به طور عمده در مناطقی از جهان اجرا می شود که قادر به تولید با قیمتهای مناسب و رقابت پذیر در سطح جهانی باشند، به عبارت دیگر این مناطق باید از مزیتهای نسبی که مهمترین آن وجود معادن سنگ آهن با ذخائر مطلوب، سایر مواد اولیه معدنی، انرژی، نیروی انسانی ماهر و نزدیکی به بازارهای مصرف است، برخوردار بوده و محدودیتهای کمتری نیز در مسائل محیط زیست داشته باشند به همین دلیل کشورهایی که از مزیت های فوق به ویژه معادن سنگ آهن برخوردار نیستند تمایل به سرمایه گذاری و مشارکت با کشورهای دارای مزیت نسبی در امر تولید سنگ آهن و فولاد را نشان می دهند در نتیجه تمامی عوامل مورد اشاره شاخص هایی است که می تواند منجر به بازده ای مطلوب حقوق سهامداران این صنعت در کشور باشد.
تشریح دلایل افزایش بازده حقوق صاحبان سهام
معاون مالی و سرمایه انسانی چادرملو در گفت و گویی با استناد به صورتهای مالی شرکت معدنی و صنعتی چادرملو در سالهای اخیر که موجب افزایش قابل توجه بازده حقوق صاحبان سهام این شرکت گردیده است گفت : اجرای برنامه های جدید اکتشافی بعنوان اولویت اصلی هیات مدیره و در پی آن تأمین 10 دستگاه حفاری جدید جهت اکتشاف عمیق، تداوم برنامه های بازدهی حقوق صاحبان سهام افزایش تولید بالاتر از ظرفیت اسمی از جمله تولید 11میلیون و 468 هزار تن کنسانتره سنگ آهن مرطوب، که حدود 53 درصد فراتر از ظرفیت اسمی پنج خط تولید کنسانتره بوده است. تولید 3 میلیون و 731 هزار تن گندله، 1میلیون و 603 هزار تن آهن اسفنجی و 1میلیون و 26هزار تن شمش فولاد در سال گذشته . که همگی فراتر از برنامۀ پیش بینی شده بوده است. و اخذ مجوز ساخت دهها طرح پائین دستی فولاد نقش مثبتی در افزایش بازده حقوق سهامداران داشته است .
-->
به گزارش شمانیوز: مهندس آذرین فر در خصوص رویکرد توسعه محور شرکت معدنی و صنعتی چادرملو و چشمانداز رشد درآمد و سودآوری این شرکت نیز گفت : با نگاه به روند تغییرات ارزش بازاری شرکت از سال 1395 تا تاریخ (22/03/1400) می توان دریافت که چادرملو از رشد قابل توجهی برخوردار بوده است : وی همچنین با اشاره به مزیت استفاده از سنگ آهن داخلی برای مجتمع های فولاد سازی کشورگفت: برخورداری فولاد سازان از مواد اولیه داخلی نقش عمده ای در کاهش قیمت تمام شده و هم چنین صرفه جویی ارزی در تولید فولاد را به دنبال دارد. از طرفی با توجه به حجم زیاد مصرف سنگ آهن در صنایع فولاد ، عدم اتکاء به واردات این مادۀ اولیۀ معدنی همواره کشور را از بروز بحرانهای جهانی در عرضه و تقاضا، نوسانات قیمتها، مشکلات حمل و نقل دریائی، توقف فروش آن توسط کشورهای صادر کننده و در نهایت حربه تحریم، مصون نگه می دارد. معاون مالی و سرمایه انسانی چادرملو افزود: امروزه صنایع فولاد در ردیف صنایع بزرگ با تکنولوژی عظیم و پیشرفته محسوب و بازدهی حقوق صاحبان سهام به علت تأثیر زیادی که در جهت توسعه سایر صنایع کشورها دارد، صنعت مادر نیز نامیده می شـود و هر کشـور که مـراحل اولیـه توسعـه و ایجاد زیربناها را سپری می نماید، لزوما می بایست اقدام به ایجاد صنایع مادر نماید، زیرا محصـولات این صنعـت یا به صورت کالاهای مصرفی مورد استفاده قرار می گیرند و یا به صورت محصول واسطه ای در صنایع دیگر به کالاهای نهایی مصرفی تبدیل خواهد شد. آذرین فر تصریح کرد: اگر چه تکنولوژی امروزی، موادی ساخته است که می توان از آن به عنوان جایگزین آهن و فولاد نام برد، اما در عمـل هیچ یک از مـواد به انـدازۀ این مـاده کاربـرد نداشته است. از طرفی علیرغم بحرانهایی که در زمانهایی منجـر بـه کاهش میزان مصرف سنگ آهـن و تـولید فـولاد و قیمتهای آن در بـازارهای جهانی شد، لیکن تولید و مصرف فولاد در جهان همچنان سیر صعودی را طی نموده و آمارها بازدهی حقوق صاحبان سهام مبین این امر می باشد، زیرا میزان تولید و مصرف فولاد یکی از شاخصهای مهم توسعه اقتصادی کشورها بوده و کشوری را در جهان نمی توان یافت که بدون صنعت فولاد در زمره کشورهای صنعتی قرار گرفته باشد. به نحوی که هم اکنون 66 کشور جهان که در ردیف کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه می باشند مبادرت به تولید فولاد می نمایند. وی یادآور شد : البته می بایست به این موضوع توجه داشت که طرح های ایجاد، توسعه و افزایش ظرفیت تولید فولاد عمدتا در مناطقی از جهان اجراء می گردد که قادر به تولید با قیمتهای مناسب و رقابت پذیر در سطح جهانی باشند. به عبارت دیگر این مناطق بایستی از مزیتهای نسبی، که مهمترین آن وجود معادن سنگ آهن با ذخائر مطلوب، سایر مواد اولیه معدنی، انرژی، نیروی انسانی ماهر و نزدیکی به بازارهای مصرف می باشد، برخوردار بوده و محدودیتهای کمتری نیز در مسائل محیط زیست داشته باشند. به همین دلیل کشورهایی که از مزیت های فوق به خصوص معادن سنگ آهن برخوردار نیستند تمایل به سرمایه گذاری و مشارکت با کشورهای دارای مزیت نسبی در امر تولید سنگ آهن و فولاد را نشان می دهند. در نتیجه تمامی عوامل مورد اشاره شاخص هایی است که می تواند منجر به بازده ای مطلوب حقوق سهامداران این صنعت در کشور باشد .
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از بازدهی حقوق صاحبان سهام نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک بازدهی حقوق صاحبان سهام سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله بازدهی حقوق صاحبان سهام زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود بازدهی حقوق صاحبان سهام عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
دیدگاه شما